مینویسیم تا در تاریخ بماند و آنگاه كه مهلت ایشان سر رسید همگان بار دیگر ایمان آورند كه "الملك یبقی مع الكفر و لایبقی مع الظلم" و استثنایی هم ندارد، "و لن تجد لسنت الله تبدیلا"
"فرزندم آنچه را برای خبود میپسندی، برای دیگران بپسند، و آنچه را برای خود بد می داری برای دیگران نیز مپسند."
دسامبر 2006 مطابق با آذرماه 1385، تظاهرات هواداران حزبالله لبنان چندین روز تمامی امور شهر بیروت را در اعتراض به تركیب كابینه دولت و با هدف تشكیل دولت وحدت ملی و انجام انتخابات پارلمانی پیش از موعد فلج میكند. صدا و سیما، مطبوعات و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی ایران كه این تظاهرات را به شدت میستایند و خواستههای حزبالله را تمجید كرده و آن را حق طبیعی آنها میدانند، مانور فراوانی بر این وقایع داده و آن را به نیكی نقل میكنند. این در حالی است كه رسانه به اصطلاح ملی در عین حال اقدامات ناكرده دولت به زعم خود دستنشانده فؤاد سنیوره را تقبیح كرده و با تمام قوا از ژست قدرت حزبالله لبنان جانبداری مینماید.
كمتر از سه سال بعد، كاندیداهای معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران تقاضایی مشابه با اقدام سید حسن نصرالله برای راهپیمایی گسترده در تهران اعلام میدارند كه دولت مهرورز و قانونمدار (!) با بیتوجهی به این حق قانونی و مصرح در اصل 27 قانون اساسی با آن مخالفت مینماید. اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود. همان صدا و سیما اجازه حضور موسوی و مسؤولین ستاد وی را برای اعلام عدم برگزاری راهپیمایی و دعوت مردم به خویشتنداری نداده و سیل عظیم مردم وارد خیابانهای شهر تهران میشوند. وقایع دیگری نیر در ادامه اتفاق میافتد؛ حكومتی كه استبداد دولت لبنان را شماتت میكرد، با اقدام علیه تظاهركنندگان، ایشان را به خاك و خون كشید و با ملتهب كردن فضا این عمل خود را تا اعلی درجه ظلم پیش برد. چگونه است كه راهپیمایی هواداران حزبالله قانونی است و جانبداری تاریخی ایشان از سید حسن نصرالله نام میگیرد ولی راهپیمایی هواداران كاندیداهای معترض، خلاف قانون و اقدام علیه امنیت ملی بوده و این جمعیت عظیم مشتی خس و خاشاكند!؟ چگونه است كه دولت وقت لبنان دولتی دستنشانده و ظالم بود، حال آنكه اهانت و جسارتی به مردم ننمود ولی دولت ایران كه از اساس غیرقانونی و كودتاگر است اما خود را دولت بهحق، قانونی و مهرورز مینامد، با وجود بیمهری به دیگران و ارتكاب وحشتناكترین ظلمهای تاریخ، همچنان دولت عدل علی و رییسش مالك اشتر علی است!؟ همان علی كه وصیت فوق را به فرزند خویش نه، كه به همه انسانهای تاریخ عنایت فرمود.
اما خوب است نمونه دیگری از تناقضات دولت عدل علی را با ملت و آیین علی از نظر بگذرانیم. همه ما جنایات نظامیان آمریكایی در ابوغریب و گوانتانامو را به خاطر داریم. گرچه عاملان آن رفتارهای غیرانسانی، بعضی محاكمه شده و برخی دیگر در شرف محاكمه گشتن میباشند، لیكن دولت ایران با تبلیغات فراوان و گسترده مقامات دولتی و ارشد آمریكا را مسؤول اصلی این جنایات دانست. در حالی كه همان تشكیلات تبلیغاتی، مسؤولیت اقدامات صورت گرفته در جهنم كهریزك را متوجه چند سرباز محدود دانسته، برخورد با ایشان را، آن هم در حد انفصال از خدمت از افتخارات نظام الهی كشور میداند، بر روی آن مانور تبلیغاتی میدهد و بالاترین مقام كشور را در حد خدای بزرگ بالا میبرد كه آنچه عیان بود را بیان نمود! این جهنم و ایران ویران محدود به كهریزك نیست كه از خلیج فارس تا خزر و از سیستان تا كردستان گسترده است و دیگر زندانهای غیرقانونی حكومت و سایر اقدامات حیوانی آن نیز وقایعی است كه كهریزك نمونه و نمادی از آن است.
از یاد نبردهایم كه پس از حادثه خونین كوی دانشگاه در تیرماه 1378 فقط یك سرباز آن هم به جرم سرقت ریشتراش یك دانشجو محكوم شد و شاید اگر در آن زمان دولت كنونی بر روی كار بود حتی چنین دادگاهی هم تشكیل نمیشد! جالب این كه بیدادگاهی كه آنقدر قدرتمند است كه كلكسیونی از اصلاحطلبان را در یك زمان و یك مكان، آنگونه گردآوری كرده و از برخی اعتراف میگیرد توان رسیدگی به تخلفاتی اینچنینی كه البته برخی از جمله محمود احمدینژاد اقدامات صورت گرفته در تیرماه 78 و 88 در كوی دانشگاه و مجتمع سبحان و ... را تلاش خادمان نظام برای جلوگیری از براندازی نرم مینامند، را ندارد.
موارد فوق یادآوری بود از گوشهیی از اقدامات حكومت بهاصطلاح دینی كه اقداماتش بر خلاف دینی كه داعیهاش را دارد در طول تاریخ حكومتهایی اینچنینی بینظیر است. مینویسیم تا در تاریخ بماند و آنگاه كه مهلت ایشان سر رسید همگان بار دیگر ایمان آورند كه "الملك یبقی مع الكفر و لایبقی مع الظلم" و استثنایی هم ندارد، "و لن تجد لسنت الله تبدیلا".
http://www.mowjcamp.org/article/id/24161
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر