۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

آماده باش برای جنبش سبز !

احضار شیخ مهدی کروبی به دادگاه به عنوان مطلع

و اخطار فیس بووک موسوی

در حالیکه شیخ مهدی کروبی برای راهپیمایی روز قدس ، کودتاگران را تهدید کرده است و سید حسن خمینی نیز حاضر به لغو سخنرانی خاتمی در شب قدر نشده است اخبار نگران کننده ای به گوش می رسد . خبر نخست احضار شیخ مهدی کروبی به عنوان مطلع و خبر دوم هشدار فیس بووک مهنس موسوی است . دقت کنید :

۱. امشب اخبار سراسری ساعت ۲۱ ( شبکه اول) از احضار کروبی به دادگاه به عنوان مطلع خبر داد . بازپرس پرونده ( گویا شعبه ۱۳ ) گفت : قرار بوده است امروز کروبی به عنوان مطلع راس ساعت ۱۱ در دادگاه حضور یابد اما نیامده است . اخبار سراسری در ابتدا گزارشی هم در خصوص افشاگری های کروبی ، به صورت جهت دارپخش کرد ، تا زمینه برای صحبت های بازپرس پرونده آماده شود .

۲. فیس بووک میرحسین موسوی لحظاتی پیش خبر داد : در صورت گروگان گیری هر کدام از سران اصلاحات، وعده ما: انقلاب به سمت آزادی!!!!ا زمان برای طلاع رسانی مراسم شب قدر(سخنرانی محمد خاتمی درمرقد امام، با حضور مهدی کروبی و میر حسین موسوی) 2 +/- 11 روز !! اعلام برنامه روز قدس سبز: چهار شنبه!ا

رسانه شمائید .

پیشنهادِ سبز : باید خط قرمز تعریف کرد.
خط قرمز جنبش سبز :

احضار موسوی، کروبی و خاتمی به دادگاه یا دستگیری آنها

اگر این اتفاق افتاد باید اعتصاب عمومی‌ کرد.
باید کار، مدرسه، دانشگاه را تعطیل کرد.


http://zabanesabz.wordpress.com/2009/08/31/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%B3%D8%A8%D8%B2/

همشهری: یکی از افراد معرفی شده برای وزارت نتوانست فرق سهامی عام و خاص را توضیح دهد!

شعیب پیامبر، صدها سال قبل وقتی خواست موسای جوان را برای چوپانی گوسفندانش انتخاب کند، دو مشخصه "پرهیزکاری" و "توانمندی" او را مد نظر قرار داد؛ هر دو را با هم؛ این را حتی خدا در قرآنش یاد کرده
*
اکرمی، نماینده تهران در مجلس، طی مقاله ای در صفحه دوم شماره روز گذشته، هشتم شهریور، روزنامه همشهری در نقد وزاری معرفی شده برای دولت دهم، بدون نام بردن از کسی، اعلام کرده که در یکی از جلسات کمیسیون های تخصصی مجلس برای بررسی صلاحیت وزرای معرفی شده، وزیر مورد نظر نتوانسته فرق بین شرکت سهامی عام و خاص را توضیح دهد!
*
نه احمدی نژاد قرار است شعیب باشد و نه وزیرش موسی، اما وقیح و پلید و دوزخی است کسی که ایران و ایرانی را به اندازه مزرعه و گوسفندان شعیب هم به حساب نمی آورد.

http://mmoeeni.blogspot.com/2009/08/blog-post_3399.html

خبر فوری: امکان گروگان گیری سران اصلاحات توسط کودتاچیان!




























فیس بوک رسمی آقای میرحسین موسوی خبر داد: در صورت گروگان گیری هر کدام از سران اصلاحات، وعده ما:" انقلاب به سمت آزادی!" این سایت مرتبط به رئیس جمهور منتخب، همچنین خواستار اطلاع رسانی برای مراسم شب قدر با سخنرانی محمد خاتمی درمرقد امام و با حضور مهدی کروبی و میر حسین موسوی شد. ضمنا برنامه جنبش سبز برای مراسم روز قدس چهارشنبه اعلام خواهد شد. لطفا اطلاع رسانی کنید...

هشدار ! بیشتر در فضای خارج از اینترنت اطلاع رسانی کنید ! در غیر این صورت انتظار نداشته باشید که همه بیایند !

تجربه در این مدت نشان داد که متاسفانه به غیر از چند فراخوان عظیم که آنهم اکثر عامه مردم از طریق کسانی که به اینترنت دسترسی داشتند و جو فضای ملتهب جامعه که باعث میشد خبر فراخوانها به سرعت پخش شود و اطلاع رسانی گسترده ای صورت میگرفت یا به عبارتی جنب و جوش زیاد بود ، بقیه فراخوانها مانند خرید سبز . جنیش اتویی و حضور در استادیوم ها تقریبا با شکست مواجه شد . برای خودم و چند تن از دوستان این اتفاق می افتاد که به ما مراجعه مبکنند و میخواستند بدانند که فراخوان بعدی جنبش کجاست ؟ مردمی که به اینترنت دسترسی ندارند و عده کثیری هستند ممکن هم هست به ماهواره هم دسترسی داشته باشند ولی ماهواره و شبکه های پر بیننده فراخوان این جنبشها را اطلاع رسانی نخواهند کرد و بعد از وقوع به تحلیل و خبر آن میپردازد ( که به دلیل اخلاق خبرنگاری دولتی حق هم دارن ) مثل voa و bbc . به هر حال کروبی بصورت زیرکانه کار ما را تا حدودی برای اطلاع رسانی راحت کرد. مطمئن باشید که اگر ما بیشتر وقت خود را پای سیستم بنشینیم و با مثبت و منفی دادن و کامنت گذاشتن و وبلاگ نویسی و .. فکر کنیم که اطلاع رسانی انجام میدهیم این یک اشتباه بزرگ است . باید از همین فردا شروع کنیم هدف را فضای خارج از اینترنت بگذارید . در خیابان . مترو . اتوبوسها . فروشگاه ها . محل کار . همکاران . بحث روز قدس و فراخوان کروبی را بیندازید و اطلاع رسانی کنید که جمعه قرار است در راهپیمایی روز قدس اعتراض خود را به گوش کودتاگران برسانیم وبرای چندمین بار به صدر اخبارهای جهان برویم // با آرزوی اینکه روز قدس را نیز با حضور میلیونی سبز کنیم و دولت و حکومت کودتا را متوجه این مهم کنیم که بر خلاف آنچه که در فکر دارند جنبش فروکش نکرده

http://vataneyhasteaman.wordpress.com/2009/08/31/%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D8%B7/

به مناسبت هفته دولت : عکس سخنگوي دولت شهيد رجايي با دمپايي در دادگاه !




در اين تصوير سخنگوي دولت شهيد رجايي ( بهزاد نبوي ) را با دمپايي در نقش متهم برانداز در دادگاه مي بينيد.





















به مناسبت سالروز شهادت رجايي : در اين تصوير سخنگوي دولت شهيد رجايي ( بهزاد نبوي ) را با دمپايي در نقش متهم برانداز در دادگاه مي بينيد.

دادگاهي که عاملينش خود را رجايي دوم مي دانند.احتمالا اگر رجايي هم زنده بود ....

http://nimroozonline.com/content.aspx?id=2130

اولین جلسه بررسی کابینه دولت کودتا از مدرک تقلبی تا هلو هلو












اولین جلسه بررسی کابینه دولت محمود احمدی نژاد روز گذشته در حالی در مجلس شورای اسلامی برگزار شد که در چند نقطه تهران، مردم با سر دادن شعار "دولت کودتا، استعفا، استعفا" خواهان استعفای احمدی نژاد شدند. این در حالیست که بسیاری از صاحبنظران و شخصیت های سیاسی، حاضر به ارزیابی کابینه پیشنهادی احمدی نژاد نشده و در تماس خبرنگار روز گفتند هرگونه بحث در این زمینه، به معنای به رسمیت شناختن دولت برآمده از کودتا است و ما حاضر به چنین کاری نیستیم.

از سوی دیگر احمدی نژاد که هیچ برنامه ای برای آغاز دولت خود و کابینه اش به مجلس ارائه نکرده در اقدامی شگفت انگیز به همراه دو محافظ خود وارد صحن مجلس شد و محافظان او در دو طرف او نشستند؛ امری که اعتراض شدید نمایندگان را به دنبال داشت و با تذکر علی لاریجانی و اقبال محمدی، نماینده مریوان که گفت "اینجا خانه ملت و منطقه امنی است" محافظان احمدی نژاد ناچار از ترک صحن مجلس شدند.

این عضو فراکسیون خط امام مجلس با بیان اینکه طبق مواد 6-7-8 آیین‌نامه داخلی مجلس فقط رییس‌جمهور، معاونین و وزرا می‌توانند در صحن علنی مجلس حاضر شوند، گفت: ورود هرکس به غیر از این افراد طبق آیین‌نامه ممنوع است.
وی پس از اتمام جلسه مجلس هم به سایت پارلمان نیوز گفت حضور یک رییس‌جمهور با محافظ در صحن مجلس تاکنون سابقه نداشته است و درباره دلیل این کار آقای احمدی نژاد باید گفت: الله اعلم!
بر اساس گزارش ها موافقان وزرای معرفی شده از سوی احمدی نژاد، نمایندگانی از حوزه های انتخابیه کوچک بودند و مخالفان از نمایندگان سرشناس اصولگرا و اصلاح طلب مجلس. محمد رضا باهنر، احمد توکلی و علی مطهری، سه چهره سرشناس اصولگرای مجلس بودند که از احمدی نژاد و وزرای معرفی شده او انتقاد و در عین حال تاکید کردند که "باید به خاطر وضعیت فعلی کشور دولت دهم راه بیفتد!"
به گزارش سایت فراکسیون خط امام مجلس، هنگامی که مخالفان صحبت می‌کردند سکوت صحن مجلس را فرا می‌گرفت و نمایندگان و اعضای دولت در صندلی‌های خود مستقر می‌شدند، اما هنگام سخنرانی موافقان کابینه گویی زنگ تفریح فرا می‌رسید همهمه مجلس را فرا می گرفت و حرکت‌های بسیاری در صحن علنی به راه می‌افتاد، به نحوی که علی لاریجانی بارها مجبور به تذکر برای رعایت نظم و انضباط جلسه می‌شد.

نکته مهم دیگردر این جلسه این بود که بر خلاف رویه دولت‌های گذشته، احمدی‌نژاد در این دوره برنامه‌ای بعنوان برنامه کلی دولت دهم ارائه نکرده و صرفا به معرفی وزرای پیشنهادی خود، آن هم در دقیقه نود اکتفا کرده است.
این موضوع اعتراض نمایندگان را به دنبال داشت و داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس در تذکری اعلام کرد: هیچ وقت سابقه نداشته در طول 9 دوره دولت برنامه نداشته باشد.
او تصریح کرد: در واقع این بدعت می‌شود، خواهش ما این است كه بدون برنامه، بررسی نشود.

امالاریجانی این در خواست را نپذیرفت و از نمایندگان خواست همان برنامه وزرای پیشنهادی را برنامه دولت تلقی کنند.
از دیگر حاشیه های بحث بر انگیز مدرک دکترای کامران دانشجو، وزیر پیشنهادی احمدی نژاد است که از سوی برخی از نمایندگان مورد سئوال قرار گرفته و برخی از سایت‌ها اعلام کرده‌اند گرچه کامران دانشجو در معرفی خود به مجلس مدرک دکترا اعلام کرده اما در استعلام از دانشگاهی که او مدعی دکترا شده نام او وجود ندارد.
از سوی دیگر حسین اسلامی نماینده ساوه و از موافقان کابینه دهم هنگام حضور در جایگاه گفت: "من بعنوان نایب رییس کمیسیون اصل نود نموداری به شما نشان بدهم که نشان می‌دهد شکایت از وزرای دولت نهم نسبت به دولت‌های گذشته کاهش داشته است." این نماینده سپس برگه ای را به سمت نمایندگان گرفت که چیز دقیقی در آن مشخص نبود اما این اقدام بی‌سابقه او برخی از نمایندگان را به خنده انداخت. یکی از نمایندگان گفت: "نمودار آقای اسلامی مانند نمودارهایی بود که در جلسات مناظره از سوی احمدی‌نژاد ارائه می‌شد."


احمدی نژاد وزرا را مطیع و فرمانبردار میخواهد
علی مطهری، چهره شاخص اصولگرای مجلس با تاکید بر اینکه "وزرا تحت فرمان رئیس جمهور نیز نیستند بلکه رئیس جمهور هماهنگ کننده آنهاست و آنها تحت فرمان قانون هستند" در مخالفت با وزرای پیشنهادی احمدی نژاد گفت: "برخی وزیران پیشنهادی برای کسب رای اعتماد دست به کارهای سخیفی از جمله کادو دادن و برگزاری مهمانی های غیر معمول و تحمیل لابی های زشت بر نمایندگان مجلس زده اند."
وی درباره برنامه و خط و مشی و اصول کلی و ترکیب هیات وزیران دولت دهم گفت: "حتی به طور نسبی هم آن را ایده آل نیافتیم. معتقدم کابینه پیشنهادی متناسب با توانایی های کشور و حتی توانایی های اصولگرایان نیز نیست و در مجموع ضعیف است."
فرزند آیت الله مطهری افزود: "مفهوم همگرایی نزد ایشان مطیع و تابع بودن وزیر در مقابل نظرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رئیس جمهور است و این است ریشه ضعف کابینه دهم و عدم حضور افراد صاحبنظر و دارای فکر و مستقل به تعداد قابل قبول در آن."
وی با تاکید بر اینکه "رئیس جمهور ایدئولوگ نظام نیست" گفت: "همگرایی های وزیران به معنای مطیع و تابع نظرات رئیس جمهور بودن نیست. شاید وجه مشترک وزیران پیشنهادی همگرا بودن به معنی نادرست آن یعنی مطیع بودن آن است. رئیس جمهور می خواهد خصوصا در وزارتخانه های حساس مانند اطلاعات، کشور، ارشاد، نفت و خارجه خودشان حاکم و فرمانروا باشند. لذا افرادی برای این وزارتخانه ها معرفی کرده است که مهمترین شاخصه آنها مطیع بودن است. این امر به صلاح کشور نیست."
مطهری افزود: "در روزهای اخیر نیز دیدیم که رئیس جمهور پس از عزل وزیر اطلاعات معاونان استراتژیک و راهبردی این وزارتخانه را تغییر داد در حالیکه جز با حضور وزیری که دارای درجه اجتهاد باشد این کار قانونی نیست."
وی با طرح این سوال که چرا از وزرای موفق دولت نهم همچون لنکرانی و فتاح استفاده نشده است گفت: "برخی از وزیران پیشنهادی بدون هر گونه تجربه ای در کار یک وزارتخانه در راس آن وزارتخانه قرار گرفته اند. اگر در سالهای اول انقلاب اسلامی چاره ای برای این کار نبود و وزارتخانه ها به حق محل آموزش وزارت بود اکنون پس از 30 سال توجیهی ندارد مگر همان همگرایی به معنای مطیع بودن."

متهم اصلی حوادث بعد از انتخابات
احمد توکلی دیگر چهره شاخص اصولگرای مجلس نیز با انتقاد شدید از سیاست های اقتصادی احمدی نژاد، به عدم ارائه اسامی وزرای پیشنهادی از سوی احمدی نژاد به مجلس اشاره کرد و گفت: "شكل‌گیری دولت دهم چنان آغاز شده كه امید به داشتن روابط مبتنی بر اعتماد و مشاوره را كم كرده است. مردم نامحرم نیستند، ولی در حالی كه نمایندگان مردم هنوز حتی از نام نامزدهای نهایی مطلع نیستند، طرح مشخصات و فضیلت‌های ادعایی آنان از سیما چه پیامی دارد؟ كاش در حد ارسال یك پیامك از دولت به نمایندگان و اعلام اسامی، به آنان اعتنا می‌شد."
وی گفت: "وقتی رئیس جمهور قصد امر بی‌سابقه معرفی وزیر زن را دارد پیشتر با مجلسیان به شور می‌پرداخت تا زنان مدیر و باسابقه و كارآمد معرفی می‌شدند تا لا اقل اگر كسانی نگاه جنسیتی ندارند، بتوانند رای بدهند، آیا چنین مشی‌ای به واگرایی می‌انجامد یا همگرایی؟"
وی با انتقاد از وزیر پیشنهادی برای وزارت علوم گفت: "وزیر پیشنهادی علوم رئیس ستاد انتخاباتی بود كه آن ماجراهای تلخ را در پی داشت. وی از نظر معترضان كه گرچه اقلیت‌اند جمع كثیری از مردم را تشكیل می‌دهند، متهم اصلی است و وزارت چنین فردی به واگرایی دانشگاه و دولت كمك می‌كند یا به همگرایی؟ آیا از نظر سیاسی و كارایی دولت به مصلحت است؟"
توکلی انتخاب یک فرد نظامی برای وزارت کشور را به صلاح ندانست و درباره وزرای پیشنهادی زن گفت: "معرفی وزرای زن، آن هم افرادی بی تجربه یا كم تجربه چه نتیجه‌ای دارد؟ اگر مجلس بدون اعتنا به جنسیت براساس مقیاس كارآمدی رای ندهد، دسته كثیری از مردم را از مجلس ناراحت می‌كند و اگر از ترس جوسازی به زنان ناكارآمد رای دهد، دسته دیگری معترض می‌شوند. این مورد در هر دو سر واگرایی‌ساز است."
به گفته توکلی فقط یک وزیر پیشنهادی از سوی احمدی نژاد تجربه چهار ساله وزارت دارد. او پرسید: "مصادیق دیگری هم هست، آقای رئیس جمهور پاسخ دهند كه چرا انتخاب‌های چالش برانگیز را ترجیح داده‌اند؟ و چرا وزیرانی كه مجلس به آنها رای داده بود بدون توضیح كافی عزل شدند یا معرفی نشدند؟ عزل در مجلس با فرایند استیضاح است و علت‌ها با شفافیت به آگاهی مردم می‌رسد ولی عزل رئیس جمهور چطور؟"

راه اندازی قطار دولت دهم
محمد رضا باهنر، نایب رئیس مجلس نیز بخشی از تصمیمات بزرگ دولت نهم را به عنوان تصمیمات غیرقانونی برشمرد و با انتقاد از عدم حضور چهره های نخبه در کابینه معرفی شده گفت: من به اقلیتی از وزیران حتما رای نخواهم داد.
او به عنوان مخالف کلیات برنامه دولت از درخواست احمدی نژاد از نمایندگان مبنی بر اینکه "همانطور که به اعتبار نامه مجلسی ها رای می دهند به وزیران پیشنهادی هم رای دهند" انتقاد کرد و گفت: "این قیاس مع الفارق است، مجلس باید حتما به وزیران پیشنهادی اعتماد پیدا کند و اعتماد رئیس جمهور به کابینه معرفی شده به معنی الزام مجلس به اعتماد به افراد معرفی شده نیست."
او در ادامه سخنان خویش با انتقاد از عدم حضور چهره های نخبه دولت نهم در کابینه معرفی شده دهم گفت: "بر خی از وزیران در کابینه نهم بودند که افتخار آمیز بودند و سمبل آنان دکتر باقری لنکرانی بود اما چه شده است که این همکاری ها کم شده است ؟"
باهنر گفت: "برخی از وزیران پیشنهادی در 4-5 وزارتخانه کاملا متفاوت و حتی متضاد با تخصص ها مطرح شدند که این از اعجاب های این دولت است."
او در عین حال با بیان اینکه قطار دولت دهم باید راه بیفتد اعتراض و تذکر های پیاپی نمایندگان را برانگیخت.
باهنر سپس با بیان اینکه برای دکتر وحیدی دستجردی احترام قائل است در عین حال پرسید: "از باقری لنكرانی به عنوان یك نخبه‌ جوان و موفق در دولت نهم، كجا قرار است بیشتر استفاده شود."

در این هنگام برخی از نمایندگان با خنده "هلو" "هلو" کردند، اشاره این نمایندگان به توصیف احمدی‌نژاد از لنکرانی بود که در برنامه تلویزیونی گفته بود: "آقای لنکرانی مثل هلو می ماند آدم دلش می‌خواهد او را بخورد."


شاخص وزرا، تبعیت از احمدی نژاد است
پنج عضو فراکسیون خط امام مجلس نیز در مخالفت با وزرای پیشنهادی صحبت کردند. سعدالله نصیری از این جمله بود. او گفت: "در این کابینه حلقه‌های مدیریتی در دولت دهم بسته تر شده است و 83 درصد کابینه جزو حلقه دوستان دانشگاه علم و صنعت، شهرداری و وزیران سابق هستند."
وی افزود: "64 درصد برنامه‌های ارائه شده توسط وزیران پیشنهادی چکیده و کپی شده از برنامه‌های توسعه و سند چشم انداز است؛ قرار نیست مجلس به سند چشم انداز با توسعه رای دهد؛ قراراست ما به برنامه مشخص وزیران با زمان بندی دقیق و به دور از کلی گویی رای بدهیم."
علی اصغر یوسف نژاد نیز در مخالفت با وزرای پیشنهادی گفت: "بسیاری از سخنانی که ایشان امروز درباره کابینه و وزیران معرفی شده در دولت دهم به نمایندگان گفت را درباره برخی از اعضای کابینه نهم از جمله آقایان پورمحمدی، جهرمی و محسنی اژه‌ای هم زده بود اما سئوالی که می‌توان از آقای احمدی‌نژاد پرسید این است که افراد یاد شده که از آنها با عنوان استاد دانشگاه، متخصص، دلسوز و... یاد کرد در حال حاضر کجا هستند؟"
نماینده ساری با اشاره به رای بالایی که در کابینه نهم به وزیران داده شد، خاطر نشان کرد: "متاسفانه از رای بالای وزیران در دوره قبلی بعضا سوء استفاده شد و حتی کابینه در حال رسیدن به مرحله ای بود که نیازمند رای اعتماد مجدد از مجلس باشد."
مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان نیز یکی از شعارهای دولت را تشکیل کابینه 70 میلیونی دانست و گفت: "منصفانه قضاوت کنید آیا این 21 نفر نماد 70 میلیون نفر هستند یا اینکه تنها شاخص آنها تبعیت از رئیس‌جمهور است؟"


مشورت با کودک پنج ساله
محمود احمدی نژاد در دفاع از وزرای پیشنهادی خود و با انتقاد از کسانی که به او گفته بودند در تصمیمات خود مشورت نمی‌کند، گفت: "من حتی با یک کودک 5 ساله که با خط خودش نامه‌ای برای من نوشته بود گفت‌و‌گو کردم، چطور می‌گویید دولت من مشورت نمی‌کند. من با یک دانش آموز راهنمایی هم مشورت و گفت‌و‌گو کرده‌ام!"
وی مخالفان را متهم به سیاه نمایی کرد و درباره وزیر پیشنهادی برای وزارت علوم گفت: "عده‌ای جوری صحبت می‌کنند که انگار انتخابات مخدوش بوده و می‌گویند چرا کسی که سالم‌ترین انتخابات را برگزار کرده برای وزارت علوم معرفی شده است؟ پس کسی را انتخاب کنیم که با رمز تقلب تهران را به آشوب کشید؟"
وی در مورد انتقادهای مطرح شده درباره مطیع بودن وزرا هم گفت: "این یک اصل اولیه مدیریتی است که نیروها باید با مدیر خود هماهنگ باشند، وگرنه کارها پیش نمی رود."
احمدی نژاد ادعا کرد: "بنده جانم را بارها برای این نظام کف دست گذاشتم و سپر بلای نظام کردم. هیچ کس این قدر خطر را نمی‌پذیرد و لااقل اگر هم بپذیرند در این سطح، من ندیده‌ام."
او در عین حال گفت که در مناظره‌های انتخاباتی‌اش، خود را به کناری گذاشته و فقط به خاطر "نظام اسلامی" در این مناظره‌ها شرکت کرده است.

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2009/august/31//-05ea18db2d.html

مهر ورزید و امظاء کنیید....درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای















درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای
دادستان محترم دادگاه کیفری بین المللی لاهه

از آنجا که بر اساس قانون اساسی رژیم اسلامی حاکم بر ایران، علی خامنه ای رهبر این رژیم به عنوان "ولایت مطلقه فقیه" اختیارات نامحدود دارد و احکام او لازم الاجراست، هیچ نیرویی توان مقابله با خواست او را در این کشور ندارد. بر این پایه، علی خامنه ای به عنوان یک رهبر خودکامه، بی اعتنا به جان و مال و ناموس مردم ایران، دیوانه وار بر این کشور فرمان می راند و به یاری ایادی سرکوبگر خود روز به روز بر شمار شکنجه دیدگان و کشته شدگان این سرزمین می افزاید. او دیکتاتوری است که با سیاست های نادرست و سرکوب هر صدای مخالف خود، کشور ما را در آستانه ویرانی کامل قرار داده است.

این خفقان و سرکوب های وحشیانه موجب شده که فریاد گروههای معترض اعم از کارگران، معلمان، دانشجویان، نویسندگان و وبلاگ نویسان راه به جایی نبرد و هر روز بر شمار شکنجه شدگان و اعدامیان در زندان ها که تنها به دلیل اختلاف عقیده و مخالفت با مشی و عملکرد مسئولان این رژیم بازداشت شده و در زندان به سر می برند، افزوده گردد.

از این رو ما امضا کنندگان زیر، با توجه به حکمی که آن دادگاه محترم در باره "عمر البشیر" رهبر جنایتکار سودان صادر کرده است، خواهان رسیدگی به جنایات علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و صدور حکم مقتضی برای وی هستیم.
برای امضا اين پتيشن لطفا اينجا روی لینک کليک فرمایید،
نام و مشخصات شما صد درصد محفوظ می مانند
به این آدرس بروید و امضا کنید:
http://www.petitiononline.com/akcriems/petition-sign.html


تجاوزهای جنسی در زندانهای ایران برنامه ریزی شده بود













دبی – العربیه

درنظرسنجی سایت فارسی العربیه درمورد موضوع " تجاوزجنسی در زندان های ایران " اغلب کاربران شرکت کننده درنظرسنجی اعلام کرده اند که تجاوزهای صورت گرفته با برنامه ریزی حکومت انجام شده است.

دراین نظرسنجی که هزار و240 نفر از کاربران درآن شرکت کرده اند 90 درصد کاربران اعلام کرده اند که تجاوزهای جنسی در زندانهای ایران برنامه ریزی حکومت بوده است.
درهمین حال 5 درصد شرکت کنندگان درنظرسنجی اعلام کرده اند که این موضوع ربطی به حکومت ندارد و5 درصد دیگرهم گفته اند که موضوع تجاوزجنسی تبلیغات مخالفین بوده است.

گفتنی است به دنبال انتشارنامه مهدی کروبی یکی ازنامزدهای معترض به نتایج انتخابات خطاب به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که در آن از تجاوز به دختران وپسران دستگیر شده درحوادث پس از انتخابات خبر داده بود این موضوع به چالشی بزرگ برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

درحالیکه محافظه کاران و اغلب ائمه جمعه این موضوع را تکذیب کرده اند وخواستارمحاکمه مهدی کروبی شدند این نامزد معترض به نتایج انتخابات مستندات یکی از این تجاوزها را از زبان یکی از قربانیان منتشر کرده است.

کروبی همچنین به تازگی نامه ای را برای صادق لاریجانی رئیس جدید قوه قضائیه فرستاد وخواستار بررسی این موضوع با مقامات قضائی شده است.

لاریجانی نیز هفته گذشته یک هیات ویژه برای بررسی حوادث اخیر تشکیل داده وبه آنها دستورداد تا درخواست آقای کروبی را بررسی نمایند و نتیجه را به او گزارش دهند.
دراین هیات دادستان کل کشور، معاون اول رئیس قوه قضائیه ورئیس حوزه ریاست این قوه عضویت دارند.

http://www.alarabiya.net/articles/2009/08/30/83441.html

خاطرات یک دختر بازداشتی لباس شخصی ها روی پای دختران می نشستند

یکی از شهروندان بازداشت شده در نا آرامی های اخیر با نام مستعار "مریم" با انتشار شرحی در مورد آنچه طی دوران بازداشت بر او رفته،بار دیگر اتفاقاتی را که در زندان ها روی داده است به موضوع بحث روز تبدیل کرد.

"مریم" که دختری جوان است مکان دستگیری خود را میدان بهارستان و زمان آن را مراسم تحلیف ریاست جمهوری در اواسط ماه گذشته عنوان می کند. مریم که گزارش او در سایت میدان زنان درج شده،در توصیف فضای آن روز از "شدت امنیتی بودن" بهارستان سخن می گوید و تاکید می کند کسی جرات نداشت حرکتی کند یا شعاری سر دهد. او سپس از "زن میانسال و شجاعی" می گوید که بر روی کاغذ نوشته بود: "شاه صدای مردم را دیر شنید".

مریم عکسی از آن زن می گیرد. آن زن پس از مدت کوتاهی با حمله ماموران امنیتی مواجه و با زور سوار اتومبیل سبز زنگی می شود. ماموران سپس برای پراکنده کردن مردم به صورت آنها اسپری فلفل می پاشند و به ضرب و شتم آنان می پردازند.
"مریم" پس از آن تصمیم می گیرد برای گریز از مهلکه به منزل بازگردد، اما در میانه راه با زنی از ماموران امنیتی روبرو می شود که به بهانه اینکه تنهاست از مریم می خواهد او را همراهی کند و به این ترتیب او را به داخل کوچه ای خلوت می کشاند. در آنجا دیگر ماموران امنیتی از راه می رسند و از او می خواهند سوار "ون" شود. مریم تصمیم به فرار می گیرد اما ناکام می ماند و در همان حال زن چادری که وی را به کوچه خلوت کشانده بود ناپدید می شود.
مریم در ادامه نقل خاطرات تلخ خود برای "میدان زنان"،در توصیف احساس اش پس از بازداشت، از "ترس بسیار" و "خیل سوالات خشمناک مامور امنیتی 50 ساله" ای سخن می گوید: "اون جا چه غلطی می كردی؟ سر چهار راه به پلیس چی می گفتی؟ لیدری می كردی؟"

مریم می کوشد مامورین را قانع کند که تنها رهگذری ساده بوده و از سر کنجکاوی توقفی در محل اعتراضات داشته،اما آنها تاکید می کنند که وی در فیلم های تجمع دیده شده است. پس از آن مریم چشم بند را بر چشمهایش می بیند و به ناکجا آباد منتقل می شود.

مریم حدس می زند مکانی که وی به آن منتقل شده یک "پایگاه مقاومت" بسیج بوده است. این دختر در آنجا با دکتری مواجه می شود که از او می خواهد قرص های بدون برچسبی را بخورد. درخواستی که با امتناع مریم روبرو می شود. بازجویی مریم با پرسش درباره تلفن های زده شده به وی و روابط خصوصی اش آغاز می شود: "كیست كه مدام به تو زنگ می زند؟ جواب می دهد: دوستم. بازجو می پرسد: چه دوستی؟ جواب می دهد: دوست پسرم. بازجو می پرسد: فقط همین یكی رو داری؟ پس این همه شماره پسر توی گوشی ت چیه؟ جواب می دهد: اقوامم هستند. مگر آدم شماره هر كسی را دارد یعنی با او رابطه دارد؟"
این پرسش و پاسخ ها دختر جوان را بسیار مضطرب می کند، دختری که عکس های خصوصی اش در موبایل نیز مورد بررسی و کنکاش بازجو قرار می گیرد: "این عكس های مستهجن چی هستند؟" این سوالات برای مریم ترسناک است چرا که حدس می زند به بهانه عکس های تکی بلایی بر سر او آید: "حالم بد بود می ترسیدم از هوش بروم و بلایی سرم بیاورند. سعی می كردم خود را هوشیار نگه دارم. از ماجرای تجاوزها چیزهایی شنیده بودم."

پس از آن بازجو به تفتیش عقاید مریم دست می زند و از او می خواهد بگوید در انتخابات ریاست جمهوری به چه کسی رای داده است. آیا عضو کمپین یک میلیون امضا و فعالین زن است. آیا با خانم شیرین عبادی-برنده صلح نوبل- و شادی صدر-حقوقدان- آشنایی دارد.
پس از بازجویی مریم همراه با 15 زن دیگر به زندان اوین منتقل می شود و سر انجام با وثیقه سنگین 50 میلیونی آزاد می شود.

مریم از آخرین شب بازداشت خود و انتقال زنی به بند قرنطینه اوین هم سخن می گوید. زنی که به گفته مریم بر اثر اصابت ضربه ای محکم، پیشانی اش "فرو" رفته بوده است. زنی که چهره اش برای مریم آشنا بوده است. زن مذکور خانم هاله سحابی دختر مهندس عزت الله سحابی است. در واقع خانم سحابی همان زنی بوده است که مریم در روز اعتراض به تحلیف محمود احمدی نژاد عکسش را گرفته بود.
جالب آنکه پس از تصمیم کمیته ویژه پیگیری مجلس برای بازدید از زندان، درست یک روز پیش از ورود هیات پارلمانی به اوین، مسئولان این زندان برای مناسب بودن اوضاع بازداشت شدگان، برای زندانیان این بند "یخچال" می آورند.

در دیدار نمایندگان مجلس با زندانیان، یک مادر و دختر بازداشت شده در توضیح رفتار هایی که حکایت از سادیسم جنسی و رفتار غیر انسانی برخی ماموران امنیتی داشته است گفته اند: "وقتی آنها بازداشت شده اند به آنها گفته شده خم شوند و دو مرد داخل ون و در تمام طول مسیر روی كمر آنها نشسته اند."

هاله سحابی نیز تاکید کرده که همراه با وی دختری بازداشت شده است، که یک مامور "لباس شخصی" در داخل ماشین بر روی پاهای او نشست. این رفتار ها در حالی افشا شده که اخبار جدیدی در خصوص احتمال تجاوز به بازداشت شدگان پسر و دختر در زندان ها منتشر شده و مهدی کروبی اعلام آمادگی کرده است مدارک و مستندات خود را در خصوص این فجایع در اختیار رئیس مجلس و مقامات قضائی قرار دهد.

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2009/august/31//-9d998f99d7.html

بیانیه شماره 5 ستاد 88

برای ما بسی جای تعجب است که احمدینژادی که بعد از خس و خاشاک خواندن مخالفان خود، با تظاهرات میلیونی آنان به ناگهان از انظار غایب گردید و دیگر حرفی و کلمهای بر زبان نراند، چه شدهاست که دوباره بلبلوار به تکرار دروغین مکررات مشغول است و در عین حال در ژستی مزورانه، میخواهد که جوانان مورد رافت قرار گیرند."



بسم الله الرحمن ارحیم

افامن الذین مکرو السیئات ان یخسف الله بهم الارض اویاتیهم العذاب من حیث لایشعرون
آنان که بر کردار زشت خود مکرها میاندیشند، آیا از این بلا ایمنند که خدا ناگاه همه را به زمین فرو برد، یا از جایی که پینبرند عذابی به آنان رسد؟

ما در میثاق با میرحسین، شرافت خود را در گرو گذاشتهایم

مردم آزاده کشور عزیزمان
متاسفانه دستگاه قدرت نامشروع دولتی و آدمک های زر و زور و تزویر با برگزاری دوباره دادگاهی زشت و ناپسند، پرده ای دیگر از کودتای مخملین خود را کنار زدند تا پاک ترین فرزندان ایران را به محکمه ای برند که کوس رسوایی آن در نهایت دامان خودشان را فرا خواهد گرفت.

دادگاه فعالان سیاسی اصلاح طلب که تنها گناهشان تلاش در جهت برگزاری هرچه باشکوه تر انتخابات دهم ریاست جمهوری بود با حربه اعترافات ساختگی، داستانی تکراری است که بارها برای بسیاری دیگر تکرار شده است و هربار آنانکه در فضای تنگ و تاریک زندان و محکمه ناعادلان، مجبور می شدند دیکته ای را که برایشان تقریر شده بخوانند، اندک زمانی پس از آنکه از فضای دهشتناک زندان رهایی می یافتند، نه تنها تمام گفته های زندان را نفی می کردند بلکه گاهی اوقات بسیار تند و تیز تر نیز به انتقاد می پرداختند.

توگویی این برنامه دستگاه قضا و نهادهای امنیتی موازی است که به جای آنکه مخالفان را به موافقان تبدیل کنند، تمام هم و غم خود را بر این گذاشته اند که از موافقان نظام و انقلاب، فرزندان بهمن 57 و جنگ هشت ساله و مدیرانی که 30 سال سابقه خدمت برای جمهوری اسلامی دارند، مخالفانی بسازند که علیه نظام خود شورش می کنند. زهی خیال باطل که برچسب آن بر تن اصلاح طلبان راستین، ناجور است و وصله ای است که بر تن ما قرار نخواهد گرفت.

اعترافات ساختگی که از دوستان دربند ما در زندان و بیدادگاه ناعادلان گرفته می شود مادام که شرایط، بر همان اقتضای گذشته زندان باشد و عهد زندان بان همان عهد پیشین قرار گیرد نه مورد قبول ما و نه مورد قبول اکثریت قاطبه مردم آزاده کشورمان است. ما از دوستان و بزرگان اصلاح طلب حمایت می کنیم و ملاک هر فعل و عملی از آنان را گذشته پر افتخار و شفاف آنها در دوران آزادی شان می دانیم.

گذشته ای که از هر دو سعید، حجاریان و شریعتی، پیش از این دیده بودیم و در کلام و قلم عطریان فر و ابطحی نیز سراغ داریم. در عین حال حمایت ما به طور خاص شامل جوانان برومند حاضر در این بیدادگاه فرمایشی، سید شهاب الدین طباطبایی، محمدرضا جلایی پور و حمزه غالبی است که جوانی خود را فدای جمهوریت نظام نمودند. این جوانان برای ما نمادی از انسانهایی مبارز و در عین حال متدین و جوانمرد هستند که هر دوست و دشمنی و حتی رقیبان جوان اصول گرایمان نیز بدان اذعان دارند.

ما اعضای ستاد 88، این گفته رئیس ستاد، شهاب عزیز، که مسئولیت تمام کارهای ستاد را جوانمردانه به عهده گرفته است، مورد قبول نمی دانیم و همانگونه که از روز اول از این برادر عزیزمان آموخته ایم که تمام کارها را با شراکت جمعی و نظر و رای اکثریت می خواست، با تمکین به رای و نظر جمع می گوییم که مسئولیت شهاب همانند مسئولیت تک تک اعضای ستاد است و اگر قرار باشد سهمی از این مسئولیت مستوجب مجازات توسط نااهلان قرار گیرد تمام اعضای ستاد به نسبتی مساوی سهم دارند و حاضرند آن را ادا کنند.

در عین حال ما، اعضای ستاد 88، به تمام فعالیت هایی که در حمایت از رئیس جمهوری دوران اصلاحات، محمد خاتمی و رئیس جمهوری منتخب، میرحسین موسوی، در انتخابات ریاست جمهوری انجام دادیم افتخار می کنیم، ما با خود عهد بسته بودیم که برای دفاع از جمهوریت نظام وارد صحنه شویم و بر این عهد ثابت قدم بودیم و هستیم.

ضمن آنکه شرافت سیاسی خودمان را هیچ گاه با اندک شک و شبهه ای نیز لکه دار نکردیم و حتی حاضر نشدیم کمک های مالی افرادی را که در صداقت آنان اندک شکی وجود داشت بپذیریم. (احتمالن اسناد موارد اینچنینی در دستگاههای شنود امنیتی باید موجود باشد) گروهی با این حد توافق تشکیلاتی و تعهد ملی نمی تواند و نباید به گذشته پرافتخار خود نبالد. گذشته ای که سرتاسر و بی اجر و منت در راستای پاسداری از حقوق ملت، انقلاب و ایران عزیز است.

ما، اکثریت اعضای شورای مرکزی و هیات اجرایی ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد 88)، در آخرین جلسه ای که به دور از وهم و خیال زندان در شب انتخابات دهم ریاست جمهوری تشکیل داده بودیم هم قسم شدیم که پایاپای میرحسین موسوی در حمایت از او برای دفاع از حق ملت، هیچ تلاش و کوششی را از جانب میرحسین و ملت بی پاسخ نگذاریم و خوشحالیم که رئیس جمهوری منتخب ما در احساس وظیفه ای که نسبت به حقوق ملت دارد تا این حد ثابت قدم و استوار است.

ما این میثاق را دوباره به میرحسین عزیز یادآوری می کنیم و باز هم با او برای دفاع از آرمان هایی که وارد صحنه انتخابات شد بیعت می نماییم و سند تعهد این بیعت را نیز شرافت خود می دانیم که قابل خرید و فروش و معامله نیست. در عین حال ما از اینکه منتسب به خاتمی و حمایت از وی هستیم خدا را شاکریم و از اینکه رئیس جمهوری اصلاحات نیز در حمایت از میرحسین و دفاع از آرمان های انقلاب، از پرداخت هزینه های بسیار و شنیدن ناسزاهای اصحاب قدرت و ارباب نخوت، ابایی ندارد شادمان و خوشنودیم.

در نهایت برای ما بسی افتخار است که مهدی کروبی، که در معرفت و صفای او میان اصلاح طلبان تردیدی وجود ندارد حاضر است در وسط میدان نبردی که اقتدارگرایان تدارک دیده اند صف شکن اردوگاه اصلاح طلبی باشد. برای ما این صفت کروبی که در دیدار با ایشان در اردیبهشت ماه 88 مبین و بارز بود، بیانگر اصلاح طلبی است که علی وار از حقوق قاطبه اعضای ملت دفاع می کند و حاضر نیست آبروی ظاهری خود را که به تظاهر از سوی دیکتاتورمآبان تقدیم می شود، فدای عزت و آبروی واقعی خود نماید. دست مریزاد بر این روحانی اصلاح طلب و شیخ اصلاحات که به واقع شیخوخیت برازنده وی هم هست.

در نهایت هشدار ما، خطاب به کسانی است که این روزها، همچو طوطی نااهل به تکرار صحبت های درگوشی محافلشان در دستگیری و محاکمه خاتمی، موسوی و کروبی می پردازند و به رسم کیهان نویسان از بیان هرگونه ادبیاتی مبتنی بر زشتی و پلشتی به این مردان استوار اصلاح طلبی دریغی ندارند. آنها البته جرات این را ندارند که کوچک ترین آسیبی متوجه رهبران اصلاحات کنند، چون به واقع از نتیجه آن هراسانند و می توانند پیامدهای ناگوار آن را حدس بزنند.

اما بدانند و آگاه باشند که این بزرگان آخرین خط قرمز ما هستند و اگر قرار باشد کوچک ترین آسیبی متوجه آنان شود، عواقب ناگوار این اقدام دامان خودشان را نیز تر خواهد کرد. تکرار عباراتی چون "براندازی سفید و سرخ و سیاه" که یادآور عبارت شاه پیشین ایران در تقبیح "ارتجاع سرخ و سیاه" بود و همچنین شوخی کودکانه اینکه "باید با سران و عوامل اصلی ماجرا برخورد جدی شود" از سوی محمود احمدی نژاد تنها به تندتر شدن آتش اختلاف دامن می زند.

چه، کیست که نداند اگر قرار باشد عناصر اصلی ناامنی مورد برخورد قرار گیرند، این محمود احمدی نژاد و روسای نهادهای مجری و ناظر انتخابات هستند که باید تحت تعقیب باشند. آنها انتخابات را در مسیر تقلب برده، بر ناامنی دامن زده و خون عزیزان بسیاری در پرتو همین ادبیات آقای احمدی نژاد و همفکرانش، همبستر خاک وطن شد.

برای ما بسی جای تعجب است که احمدی نژادی که بعد از خس و خاشاک خواندن مخالفان خود با تظاهرات میلیونی آنان به ناگهان از انظار غایب گردید و دیگر حرفی و کلمه ای بر زبان نراند، چه شده است که دوباره بلبل وار به تکرار دروغین مکررات مشغول است و در عین حال در ژستی مزورانه می خواهد که جوانان مورد رافت قرار گیرند. برای ثبت در تاریخ به او و آنانی که قرار است ما را عفو کنند یادآور می شویم که ما به مرحمت و رافتی که دولت وعده اش را می دهد نیازی نداریم که در مکتب تشیع علوی و انقلاب اسلامی یاد گرفته ایم چگونه حق خود بستانیم و امیدمان به خدایی است که وعده حق داده و ارحم الرحمین. ان وعدا.. الحق.

ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد 88)

بار کشتی توقیف‌شده به مقصد ایران چه بود؟

استرالیا پس از تأیید توقیف یک فروند کشتی این کشور که بار کره‌شمالی را به سوی ایران حمل می‌‌کرد، افزود که بار این کشتی سلاح‌های مختلف از جمله مهمات خمپاره‌انداز بوده است.



حدود یک ماه پیش یک فروند کشتی باربری به نام «ANL Australia» که خمپاره‌اندازهای صادراتی کره شمالی را به مقصد ایران حمل می‌کرد، توسط مأموران گمرک امارات عربی متحده توقیف شد. آنتونی آلبانیز، وزیر حمل‌ونقل استرالیا، ‌ضمن تأیید این خبر گفت، مقام‌های مسئول استرالیایی در حال بررسی این موضوع هستند که آیا با این اقدام قوانین استرالیا نقض شده است یا خیر.

انتقال سلاح با نام «قطعات ماشین»

«ANL Australia» متعلق به شرکت "ANL"، از شرکت‌های تابعه‌ی یکی از بزرگترین شرکت‌های باربری جهان است که دفتر مرکزی آن در بندر مارسی فرانسه قرار دارد.

بنا بر گزارش منتشره در روزنامه‌ی "فایننشال تایمز"، امارات عربی متحده کشتی یادشده را متوقف کرده و مراتب را دو هفته‌ی پیش به اطلاع کمیته‌ی تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد رسانده است.

سلاح‌های ضبط ‌شده با نام قطعات ماشین‌های حفاری نفتی حمل می‌شدند. در حالی که بار کشتی مهمات و سلاح‌های مختلف از جمله چاشنی و مهمات خمپاره‌انداز بوده است. در عین حال روزنامه‌ی "وال استریت جورنال" گزارش داد که بار کشتی شامل هیچ‌گونه قطعات مربوط به سلاح‌های هسته‌ای نبوده است.

بر اساس اخبار منتشرشده از نیویورک، شورای امنیت سازمان ملل در حال بررسی این موضوع است و از کشورهایی که در انتقال این محموله نقش داشته‌اند خواسته تا در این مورد تحقیق به عمل بیاورند.

امارات عربی متحده یکی از گذرگاه‌های اصلی صدور کالا به ایران است.

نقض قطعنامه‌ی سازمان ملل

شورای امنیت سازمان ملل در ماه ژوئن گذشته (۲۰۰۹) در واکنش به دومین آزمایش اتمی کره‌شمالی قطعنامه‌‌ای علیه این کشور صادر کرد که بر اساس آن هر گونه معامله‌ی سلاح از سوی کره‌شمالی ممنوع اعلام شده است. شورای امنیت در این قطعنامه از ۱۹۲ عضو سازمان ملل خواست، وارد هیچ‌گونه‌معامله‌‌ی تسلحیاتی با پیونگ‌یانگ نشوند. ارتش آمریکا اندک‌زمانی پس از صدور این قطعنامه، یک کشتی کره شمالی را که حامل سلاح بود متوقف و بار آن را توقیف کرد.

http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4612072,00.html

دو روحانی حامی موسوی آزادشدند

پارلماننیوز: حجتالاسلام محمد ذبیحی، رئیس دانشگاه تربیت مدرس قم و عضو ارشد ستاد اصولگرایان حامی مهندس موسوی، پس از دو هفته بازداشت، آزاد شد. اما پسر وی، طاها ذبیحی، هنوز در بازداشت به سر میبرد.

دکتر ذبیحی که دیروز با قرار وثیقه از زندان آزاد شد، روز 25 مرداد در قم بازداشت شده بود و همزمان با بازداشت او در قم، پسرش طاها نیز در تهران بازداشت شده بود.

بازداشت ذبیحی هم از لحاظ روحانی بودن وی، و هم از این جهت توجه برانگیز بود که صادق لاریجانی، رئیس جدید قوه قضاییه، در دانشگاه تحت ریاست او تدریس میکند.

به گفته منابع مطلع در قم دکتر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی از اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نیز که به طرز اهانت آمیزی در بهشت زهرا دستگیر شده بود، مدتی قبل از زندان آزاد شده است.

فرمانداری تهران: ادامه‌ی اعتراض‌ها منجر به تعطیلی دانش‌گاه تهران برای یک ترم می‌شود

آزاد تبریز – خبرگزاری هرانا : فرمانداری تهران طی نامه‌یی به مدیریت کوی دانش‌گاه تهران خواستار تعطیلی این دانش‌گاه بری دست‌کم یک ترم شده‌است.
به گفته چند تن از دانشجویان دانشگاه تهران وقتی به اتاق اقای باقرزاده مدیریت کوی دانشگاه مراجعه کردند با نامه‌ای از سو فرمانداری تهران برخورد می کنند که در آن قید شده بود «محرمانه».
در این نامه نوشته شده «در صورتی که دانش‌جویان به اعتراضات خود در کوی دانش‌گاه ادامه دهند، کوی دانش‌گاه و دانش‌گاه تهران برای حداقل یک ترم باید تعطیل شود.
تاریخ این نامه مربوط به دو روز پیش و برای ریاست دانش‌گاه تهران و مدیریت کوی دانش گاه نیز ارسال شده است .
گفتنی است در دو ماه اخیر ساعت ده هرشب دانش‌جویان در کوی دانش‌گاه برای نشان دادن اعتراضات خود به دلیل وقایع اخیر، حمله به کوی دانش‌گاه و حمایت از جنبش مدنی بانگ الله و اکبر سر میدهند.

http://www.azadtabriznews.com/archives/32912

گاف تکراری خبرگزاری وابسته به دولت کودتا












خبرگزاری فارس و مصاحبههای دروغین به نام حسن روحانی
گاف تکراری خبرگزاری وابسته به دولت کودتا
خبرگزاری دولتی فارس برای چندمین بار مجتبی روحانی امام جمعه بابل را با حسن روحانی اشتباه گرفت و سخنان این امام جمعه را از قول حسن روحانی نقل کرد.



این خبرگزاری در خبری تحت عنوان درخواست حسن روحانی از دستگاههای امنیتی آورده است:

حجتالاسلام حسن روحاني امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در بابل اظهار داشت: يكي از بركات روزه اين است آنچه كه به وسيله حرام در بدن انسان به وجود آمده است، خداوند آن را ذوب كرده و از بين ميبرد و سايه رحمت الهي بر او گسترده ميشود.

وي افزود: خداوند زمينه بر طرف شدن آتش جهنم را براي انسان روزهدار فراهم كرده و از بهترين طيبات بهشتي انسان روزهدار بهرهمند ميشود.

روحاني بيان داشت: ماه مبارك رمضان در نزد خداوند داراي احترام و حرمت خاصي است و مبادا حرمت اين ماه شكسته شود و عدهاي به خودشان اجازه دهند كه نسبت به ماه مبارك رمضان دهانكجي كنند.

وي تصريح كرد: نگران اين مسئله هستم فصل كشاورزي در روستاها در كنار زمين كشاورزي حرمت ماه رمضان شكسته شود و آيا كشاورزان قدردان نعمت الهي در هنگام برداشت محصول خود هستند.
روحاني افزود: امسال به لطف الهي در مزارع شاليزاري كمبود آب نداشتيم و آنها كه بهرهمند از عنايت و الطاف خداوند هستند، در ايام درو در كنار مزارع كشاورزي اقدام به روزهخواري ميكنند، آيا شايسته است انسان روي سفره نعمت خداوند بنشيند و دهنكجي كند.

وي بيان داشت: متاثرم كه برخي افراد در ملا عام اقدام به روزهخواري ميكنند و كمتر كسي است كه بهانه بياورد، خبر از آغاز ماه مبارك رمضان ندارد و از عموم مومنان تقاضا دارم از كنار كساني كه اقدام به روزهخواري ميكنند، به راحتي نگذرند و به آنها تذكر دهند.

امام جمعه بابل تصريح كرد: از ماموران امنيتي و قضايي نيز تقاضا دارم با مظاهر روزهخواري در سطح شهرها به شدت برخورد شود.

پارلماننیوز: رئیس ستاد جوانان ستاد میرحسین موسوی آزاد شد




















پارلماننیوز: رئیس ستاد جوانان ستاد میرحسین موسوی آزاد شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز»، حمزه غالبی ساعتی پیش آزاد شد.

وی که از اعضای جبهه مشارکت و از فعالان سیاسی جوان بسیار نزدیک به میرحسین موسوی به شمار میرفت و نقشی اصلی را در ستاد انتخاباتی نخستوزیر مورد تائید و حمایت امام راحل ایفا میکرد، نزدیک به هفتاد روز پیش بازداشت شد و در طی این مدت بنابر اخبار رسیده همچون شهاب طباطبایی و محمدرضا جلاییپور برای اعتراف تحت فشار شدیدی بود.



غالبی از چهرههای اصلاحطلب مذهبی و معتدل بازداشتشدهای بود که به دادگاه اخیر نیز آورده شد اما در کیفرخواست عمومی مطرح شده، اتهامی علیه او مطرح نشده بود

کروبی: مصمم هستيم و از ميدان بيرون نمی رويم، شما که می گوييد در انتخابات تقلبی نشده از چه می ترسيد؟ سحام نيوز










سحام نيوز : دبيرکل حزب اعتمادملی گفت: توقيف روزنامه و فيلتر کردن سايت اعتمادملی خدشه ای در اراده ما برای مسيری که می پيماييم ايجاد نمی کند و حرکت ما متوقف نمی شود، شما بايد با اراده و جديت به فعاليت تشکيلاتی و حزبی خود ادامه دهيد.

کار تشکيلاتی و حزبی را با جديت ادامه می دهيم

مهدی کروبی در جمع اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی که عصر شنبه برگزار شد گفت: "اکنون در شرايط خاصی قرار داريم ولی بايد در اين شرايط نيز کار تشکيلاتی و حزبی را با جديت ادامه دهيم و در اين راستا بايد به برنامه ريزی بپردازيم."

بايد نشان دهيم که مصمم هستيم و از ميدان بيرون نمی رويم

وی با تاکيد بر اينکه حوادثی که روی داده نبايد منجر به سرخوردگی و انفعال شود گفت: "نبايد حوادثی که روی داده موجب انفعال شود بلکه بايد نشان دهيد که مصمم هستيد و از ميدان بيرون نمی رويم . بنابراين غم توقيف روزنامه و سايت را نخوريد بلکه نشان دهيد که با اراده به راه خود ادامه می دهيد."
کروبی خاطرنشان ساخت: "در اين انتخابات يک سهيمه بندی صورت گرفت و به هر يک از کانديداها يک ميزان رای اختصاص يافت برای احمدی نژاد حدود ۲۵ميليون، موسوی ۱۳ ميليون و برای بنده ۳۰۰ هزار رای و برای محسن رضايی نيز ميزان رای اختصاص يافت که اين سهيمه بندی پيامی داشت، هرچند مسئولانی که چنين برنامه ای را تنظيم کرده بودند به هيچ يک از نتايجی که از آن تقسيم رای مدنظر داشتند نرسيدند و حتی نتيجه ای عکس گرفته شد که بنده در آينده در اين باره صحبت خواهم کرد. ولی بنده بدون توجه به اين مسائل با قاطعيت به راه خودم ادامه دادم و ما بايد در ميدان حضور داشته باشيم و نشان دهيم که زنده هستيم."
دبيرکل حزب اعتمادملی تصريح کرد: "بايد در اين دوران سخت پايمردی و ايستادگی کنيم اين روزهای سخت هم به زودی می گذرد."
وی افزود: "اصلا نبايد بگوييم که در انتخابات تقلبی صورت گرفته است بلکه بايد بگوييم که سهميه بندی شده و بنابر اين انتخابات سالم نبوده است."

هرگاه حرفی زده ام تا آخر پای آن ايستاده ام

مهدی کروبی با ابراز تاسف نسبت به برخوردهايی که صورت گرفت افزود: "متاسفانه با اين شيوه برخوردی که در پيش گرفته شده است به سمت يک چاه ويل حرکت می کنند و هيچ کس نمی داند که سرانجام به کجا خواهيم رسيد. هرچه فکر می کنيم نمی توانيم به تحليل درستی از اتفاقی که افتاده است برسيم و سرنوشت مشخص نيست ولی من اميدوارم که هر چه است به منافع ملی کشور ضربه ای وارد نشود."
وی با اشاره به شرايطی که اصلاح طلبان در آن قرار گرفته اند گفت: "اکنون امکاناتمان بسيار محدود است و بسيار تحت فشار هستيم بسياری از کسانی که دانشگاهی بودند و يا فعالان سياسی که از ما حمايت کردند اکنون تحت فشار قرار دارند و در شرايط سختی قرار داريم ولی بايد ايستادگی کنيم و تا از آن عبور کنيم."
کروبی با اشاره به هجمه ای که به وی به علت نگارش نامه ای به هاشمی رفسنجانی شد گفت: "من هيچ گاه بدون سند حرف نمی زنم و هرگاه حرفی زده ام تا آخر پای آن ايستاده ام و تا جايی که بتوانم از حقوق مردم دفاع می کنم."
وی با اشاره به دادگاه هايی که برای فعالان سياسی برگزار شد گفت: "در دادگاه هايی که برگزار شد همه اين چهره های سياسی می گويند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته و خارجی ها در حوادث پس از آن دخالت داشتند من نمی دانم که اين حرف ها در چه شرايطی مطرح می شود ولی من می خواهم اين را بگويم هنگامی که فردی از درون زندان و در شرايط خاص بگويد که در انتخابات تقلب نشده اثری در افکار عمومی ندارد."
وی خطاب به مسئولان گفت: "شما که مدام می گوييد در انتخابات تقلبی نشده و اين افراد هم که اين را در اين شرايط خاص و تحت فشار تکرار می کنند پس ديگر ترس شما از چيست. اگر شما به گفته های خود اعتقاد و اطمينان داريد يک برنامه ای را در تلويزيون برگزار کنيد و استدلال های خود را برای اينکه تقلبی صورت نگرفته بيان کنيد و آن گاه از طرف ما هم دو نفر می آيند و استدلال های خود را مطرح می کنند و شما که معتقديد مردم خود می فهمند اجازه دهيد که قضاوت نهايی با مردم باشد."
وی تاکيد کرد: "شما که معتقديد انتخابات سالم برگزار شده و مردم نيز حدود ۲۵ ميليون به يک کانديدا رای داده اند و مدام اين را برای مردم تکرار می کنيد پس چرا از چنين اقدامی می ترسيد، به نظر می رسد که شما بهتر می دانيد که مردم حرف هايتان را مبنی بر سالم بودن انتخابات قبول ندارند و پيش بينی می کنيد که قضاوتشان متفاوت از آنچه است که شما می خواهيد. اگرمعتقد هستيد که مردم پشتيبان شما هستند پس چرا هر کجا که برنامه ای حتی برای فاتحه ای برگزار می شود مجموعه عظيمی از نيروهای امنيتی و انتظامی سپر به دست در آنجا به حالت آماده باش می ايستند!؟"

فشار بر فعالان سياسی و دانشگاهی نشانه ضعف جناح رقيب است

وی تاکيد کرد: "اين فشارهايی که بر فعالان سياسی و دانشگاهی وارد می شود نشان دهنده ضعف جناح رقيب است و ما در برابر اين فشارها ايستادگی می کنيم و مصمم و با اراده به حرکت در مسير اصلاحات ادامه می دهيم."
وی خطاب به اعضای شورای مرکزی و تمامی حاميان و هوداران خود گفت: "به مانند هميشه اين روزهای سخت نيز می گذرد و دوباره روزنامه و سايت هم فعال خواهند شد. بنابراين شما بايد با اراده و مصمم به راه خود ادامه دهيد و با برنامه ريزی با جديت به فعاليت تشکيلاتی و حزبی خود بپردازيد."

قوچانی بی دليل بازداشت شده و بايد آزاد شود

کروبی با اشاره به مطالبی که برخی از روزنامه ها درباره اظهارات محمد قوچانی در زندان نوشته اند گفت: "برخی روزنامه ها مطالبی را درباره آقای قوچانی نوشتند که يکی از روزنامه ها نيز با آب و تاب نوشته بود که قوچانی گفته برويد و کروبی را بازداشت کنيد من در اين باره توضيحاتی دارم. آقای قوچانی سردبير روزنامه توقيف شده اعتمادملی است و کارمند، مشاور و همکار من می باشد که به علت نامه ای که من نوشتم او را بی دليل بازداشت و اکنون نيز بی جهت او را نگه داشته اند."
وی افزود: "من نامه ای را نوشتم و بنابر اينکه آقای قوچانی مشاور مطبوعاتی بنده و سردبير روزنامه اعتمادملی است به ايشان دادم تا آن را برای حروف چينی و ويراستاری به روزنامه ببرد و از آنجا که اعتمادملی روزنامه بنده است اين امری طبيعی است. همان شب ايشان نامه را قبل از آنکه منتشر شود تلفنی با بنده هماهنگ کرد و به نظر من برای آنکه امضای بنده پای نامه است قوچانی مسئوليتی نسبت به مطالبی که در نامه آمده بود و ايشان تنها آن را ويراستاری کرد، ندارد وليکن همان شب او را به دليل همين نامه بازداشت کردند."
وی گفت: "من بارها به مسئولان قضايی گفته ام که بازداشت ايشان بی دليل بوده و البته مسئولان نيز مدتی است که حکم آزادی ايشان را با قرار وثيقه صادر کرده اند ولی يکی از مسئولان وقت از آزادی ايشان ممانعت کردند و او را بی دليل نگه داشته اند که اميدوارم با مساعدت مسئولان قضايی وی را هرچه سريعتر آزاد کنند."
وی گفت: "خود محمد قوچانی نيز در آخرين ملاقاتی که با همسرش داشته اظهار کرده که انتظارش اين بود که آزاد شود و افطار را نزد خانواده اش باشد وليکن يکی از مسئولان قضايی وقت مانع از اجرای حکم صادر شده برای وی شد."

http://news.gooya.com/politics/archives/2009/08/092978.php

انقلاب مخملی در راه است، اما توسط حجتیهایها

کلمه :عماد افروغ نماینده مردم تهران در مجلس هفتم و یکی از شناخته شدهترین اصولگرایان منتقد دولت است. وی که به دلیل برخورداری از صراحت لهجه خود از دم تیغ تخریبها و توهینهای برخی روزنامهها در امان نمانده است به دلایلی که برای خودش محفوظ است اصرار دارد که هیچ نامی از احمدینژاد و اطرافیانش حتی در سؤالات مطرح شده هم نباشد.


افروغ که این روزها دغدغهاش «برباد رفتن آرمانهای جمهوری اسلامی است غلبه جریان متحجری که هیچ نسبتی با اندیشههای امام ندارد را خطری برای تداوم دموکراسی دینی در ایران میداند.»


آقای دکتر افروغ! با توجه به رویدادهایی که شاهد آن هستیم، مثلاً نوع برخورد با اعتراضات مردم و برگزاری دادگاه هاو تخریب چهرههایی مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی آیا به اعتقاد شما میشود ارتباط ارگانیکی بین این حوادث در نظر گرفت؟
بله! من شخصاً معتقد هستم حوادث در این عالم تصادفی نیستندو ارادهای در پس آنهاست. بعضی وقتها این اراده به ضمیر خودآگاه افراد وارد شده و افراد به آن آگاه هستند و گاهی هم ممکن است ورودی به ضمیر خودآگاه نداشته باشد و ناخودآگاه عمل کنند. اما ناخودآگاه بودن یک مسئله به معنای تصادفی بودن آن نیست. به نظر میرسد چند صباحی است یک سلسله اتفاقاتی در کشور در حال رخ دادن هست که میتوانیم بگوییم از پیامدهای آن سلسله حوادث و رخدادهایی است که به آنها اشاره کردید یا این حوادث در واقع پیامد منطقی و طبیعی یک چنین تفکر و ارادهای است.


یعنی شما معتقدید که این حوادث با هدف خاصی برنامهریزی شده اند؟
من شخصاً معتقد هستم ارادهای در پس آنهاست. مسلم است که این اراده در جایی طراحی شده و در جایی تکوین پیدا کرده و ممکن است در ضمیر ناخودآگاه برخی نفوذ کرده باشد و در برخی نفوذ نکرده باشد. ممکن است برخی عاملان بلا اراده این سناریو باشند و برخی هم از طراحان این سناریو باشند. به هر حال یک اندیشه و تفکری در پس این حوادث وجود دارد که باید آن تفکر را فهم کرد.


ممکن است درباره این تفکر بیشتر توضیح بدهید؟
شخصاً معتقد هستم این تفکری است که توجهی به مدیریت سالم و مطلوب جامعه ندارد و همچنین به ضرورتها و واقعیتهای اداره صحیح جامعه نیز بیتوجه است. این تفکر به گونهای با اندیشه امام هم فاصله دارد. هرکس که با اندیشه امام و مبانی فقهی و فلسفی آن آشنا باشد متوجه این فاصلهگیری میشود. به نظر میرسد در این میان آنچه که مغفول واقع شده حق مردم است. در حالی که همه میدانیم که حق مردم در اندیشه سیاسی امام جایگاه بالایی داشت.


مفهوم حق در جمهوری اسلامی و در اندیشه بنیانگذار آن در یک نگاه دو لایهای چه به اعتبار اسلامیت نظام و چه به اعتبار جمهوریت آن دیده میشود. به نظر میرسد عدهای نگاه تکلیف گرایانه صرف به مردم دارند و با تفسیری متحجرانه و خاص از اسلام و حکومت دینی در واقع تضییعکننده حق مردم هستند. من فکر میکنم که امام در «منشور روحانیت» خود بهترین تعبیر و تفسیر را از اندیشه متحجرانه به دست دادند. اتفاقا این منشور جزو آخرین مطالب مکتوب امام است و حاصل عمر ایشان هم میتواند تلقی شود. کافی است که این منشور را ورق بزنیم تا ببینیم امام چه دل پردردی از دست متحجران و انجمن حجتیه ایها و مدعیان ولایتی دیروز و مدعیان امروز داشتند.


یعنی شما معتقدید که تفکر حاکم بر این جریان همان تفکر انجمن حجتیه و قرائتی متحجرانه است؟
معتقدم که این تفکر متحجرانه است. در قالب تفکری است که به مردم و حق آنها چه به اعتبار اسلامیت نظام و چه به اعتبار جمهوریت آن وقعی نمینهد. من یک نگرانی دارم که آن را سال ۸۵ در یکصدمین سال مشروطه بیان کردم و آن نگرانی این است که اگر گروهی بخواهد گروه دیگر را حذف کند ممکن است سرنوشت مشروطه را برای ایران رفم بزند.


در مشروطه روال امر به گونهای شد که سنت گرایان اجتماعی حذف شدند و وقتی کودتا رخ داد این نیروها برای مقابله با آن در صحنه نبودند. من با توجه به تحلیلی که از شرایط جاری کشور دارم همین خطر را به گونهای معکوس پیشبینی کردم و آن خطر حذف نوگرایان اجتماعی است. اگر در مشروطه سنت گرایان اجتماعی حذف شده و نوگرایان اجتماعی یکه تاز میدان شدند در اینجا به نظر میرسد قرائتی از سنت گرایان و نه همه آنها غلبه پیدا کردهاند و به صورت انحصاری کشور را اداره میکنند که این امر هم به حذف بخش اعظمی از سنت گرایان خواهد انجامید و هم به حذف نوگرایان اجتماعی.


در نتیجه اگر حادثهای رخ دهد کشور آن قابلیت و فعلیتی که برای مقاومت در برابر این حادثه را باید داشته باشد نخواهد داشت. بر مبنای تحلیل نظری که من از انقلاب اسلامی و مشروطه دارم به لحاظ نظری مشروطه به نوگرایی فلسفی گرایش پیدا کرد اما انقلاب اسلامی با وجود اینکه هم توجه به سنت گرایی فلسفی و هم توجه به نوگرایی فلسفی دارد اما صبغه گرایش آن به سنت گرایی فلسفی پررنگتر است.


این مسئله میتواند خطر حذف نوگرایی اجتماعی و به تبع آن حذف نوگرایان اجتماعی را به ارمغان بیاورد. در مجموع من فکر میکنم که مردم دارند حذف میشوند. حذف مردم از دیدگاه من به معنای حذف پوپولیستی آنها نیست؛ ممکن است گرایشهای پوپولیستی هم وجود داشته باشد اما مردم متشکل از اقشار، دیدگاهها و سلایق گوناگونی هستند. وقتی که ما میگوییم «مردم»، باید به اقشار، سلایق و دیدگاههای گوناگون توجه داشته باشیم. باید توجه داشته باشیم که جامعه بدون تکثر بقا ندارد و رو به موت حرکت میکند.ما باید حتماً به استقبال تکثر برویم و البته در کنار این تکثر به وحدت هم توجه داشته باشیم. یعنی وحدت و تکثر را باید دو روی یک سکه بدانیم.


بنابراین شما حاکمیت چنین تفکری را عامل وقایع اخیر میدانید؟
من در کل تحلیلم این است که اتفاقاتی که رخ داد برمیگردد به ظهور و بروز و نمود تفکر متحجرانهای که صرفاً از سر تکلیف به مردم نگاه میکند و خودش را متولی اصلی دین و حکومت میداند و چندان میانه خوشی هم با مباحث فلسفی و عرفانی و توجه به مصالح روزمره و زمان و مکان در اداره امور ندارد.


این در واقع مسئله جدیدی نیست و همانطور که گفتم امام همواره گوشزد میکردند که نکند مردم در حکومت اسلامی فراموش شوند. به همین خاطر امام مفهوم جمهوریت را از باب تأکید مطرح کردند وگرنه اسلام به حق توجه دارد. اما چون امام میدانستند قرائت و تفسیری از اسلام ممکن است به این حق نهفته و مستتر در اسلام بیتوجهی کند مفهوم جمهوری اسلامی را خلق کردند و بدین ترتیب یک پایه مشروعیت نظام را جمهوریت، مقبولیت و رضایت عامه قرار دادند. اما متأسفانه میبینیم که جریانی حاکم شده است که بر خلاف این امر هر روز هم هماهنگتر، مجموعهایتر و ارگانیکتر عمل میکند.


نوع برخورد با برخی اعتراضات را چطور ارزیابی میکنید؟
حضرت علی (ع) دست کم از منظری که من میخواهم با شما صحبت کنم دو الگو را در اختیار ما قرار میدهند؛ یکی از منظر سکوت و عدم حضورشان در قدرت که دست به ترور و کودتا نزدند و کاملاً پایبند به بسترسازی لازم برای تشکیل حکومت بودند و دیگری زمانی است که ایشان در قدرت بودند که نوع مواجهه ایشان با مخالفان و نگرش ایشان به آزادی برای ما عبرت آموز است.

ایشان هیچ گاه قصاص قبل از جنایت نکرده و هیچ گاه به قیمت سلب آزادی از مردم تلاش نکردند تا مردم را به صلاح و فلاح برسانند. بنابراین ایشان دو نوع الگوی خارج از قدرت بودن و در قدرت بودن را برای ما عرضه کردند. به اعتقاد من نوع برخوردی که ما با اعتراضات کردیم با الگوی علی (ع) تفاوت داشت و هیچ کدام از این برخوردها علوی نبودند. حضرت پیامبر (ص) وقتی که مکه را فتح میکند عدهای میگویند امروز روز انتقام است اما پیامبر میگوید امروز روز رحمت است.


من واقعاً برخورد رحمت آمیزی نمیبینم و متأسفانه کماکان هم این برخوردهای قهرآمیز ادامه دارد و این هیچ نسبتی با آموزههای دینی و الگوی علوی و نبوی و با ضرورتهای مدیریت صحیح جامعه ندارد. آن هم جامعهای که دارای پیشینه خاص انقلابی است و امروز بیش از هر چیز نیازمند وحدت است.


آقای افروغ! دولت جدید با منصوب کردن برخی افراد اعتراضات گستردهای را ایجاد کرد. نظر شما درباره برخی انتصابها در دولت که با مخالفتهای گستردهای هم مواجه بود چیست؟ آیا نگرش و تفکر خاصی پشت آنها وجود دارد؟
تفکری وجود دارد که در تاریخ اسلام هم سابقه داشته و از آن با عناوین متعددی نام برده شده است. در جهان اهل تسنن از آن به عنوان اشعری گری و در جهان تشیع از آن با عنوان اخباریگری یاد میشود. نوعی رفتارگرایی، قشری گری، عوام زدگی و نوعی اجتناب از عقلانیت و تفکر را شاهد هستیم.


متأسفانه به گونهای دیگر شاهد بروز و ظهور همان نفرتی هستیم که در تاریخ اسلام نسبت به فلسفه وجود داشته است. نوعی نگاه اطاعت گرایانه و تکلیف گرایانه صرف به مردم و نوعی تمسک به رفتارها و مناسک دینی و نه باورها و جهانبینیهای اصیل دینی را میبینیم. متأسفانه میبینیم که تصوری از امام زمان (عج) به دست داده میشود که از تصورات منصوص و معقول کاملاً به دور است.


در روایات وارده به ما هشدار میدهند که کسانی که وقت[برای ظهور] تعیین میکنند کاذبند و کسانی که در این قضیه تعجیل میکنند هلاکند و فقط کسانی نجات پیدا میکنند که آن را به خدا واگذار میکنند. اما میبینیم که تصور فعلی کاملاً از روایات منصوص به دور است و بیش از آن که به مسئله انتظار به مثابه یک مفهوم عقلانی و فلسفی توجه شود به مثابه حربهای برای توجیه بسیاری از سیاستها و رفتارهای متحجرانه از آن استفاده میشود.

اگر مفهوم انتظار به صورت یک مفهوم عقلی و فلسفی به کار گرفته شود باعث بارور شدن عقلها و به فعلیت رسیدن توانمندیها میشود اما وقتی به عنوان یک حربه سیاسی برای تفوق سیاستهای متحجرانه به کار گرفته میشود به معنای تعطیلی عقل تلقی شده و آن وقت بیشتر شاهد تجلی مباحث هیجانی و احساسی و رفتاری خواهیم بود.


این مسئله اساسی است که به جای اینکه ما فلسفه ظهور را خوب درک کرده و قابلیتهای خود را به فعلیت برسانیم با فراموشی قابلیتها و توانمندیهای عقلی و انسانی خود مدام دستمان را بالا بیاوریم و بگوییم که امام زمان زودتر بیا. ما باید بستر را فراهم کنیم.

بسترسازی یعنی اینکه ابتدا توان خود را فهم کرده و عقلانیت خودمان را بارور کنیم و عقل را اساس برنامهریزی و اعتلای کشور قرار دهیم. وقتی ما از عقل و توانمندیهای بشری فاصله میگیریم و همه چیز را احاله میدهیم به امام زمان (عج) حاصلش چیزی است که اصلاً نمیشود روی آن برنامهریزی داشت. چطور بگویم فضای فعلی فضای آسانی برای بیان این مسائل نیست.


چه کسی میتواند به من بگوید که سهم امام زمان مثلاً ۸۰ درصد یا ۴۰ درصد و یا ۵۰ درصد است؟! چه کسانی میتوانند بگویند که چون امام زمان حاضر است پس او مسئول تمام زشتیها و پلشتیهای ما هم هست و همه چیز را به امام زمان نسبت دهد! اینطور نیست. ما خودمان اراده داریم و خودمان هم مسئول زشتی هایمان هستیم. ما باید چنگ بزنیم به آموزههایی که منتسب به ائمه و امام زمان است و از خودمان سلب اراده نکنیم و همه چیز را به جایی که اصلاً قابل سنجش نیست احاله ندهیم.


با وجود اینکه در احادیث ما را برحذر داشتهاند از اینکه ادعایی داشته باشیم که این ادعا مورد تأیید شرع و عقل نیست با این حال عدهای میآیند و با تکیه بر احساسات پاک مردم مسائلی را به امام زمان و خودشان نسبت میدهند آنچنان که میبینیم اعتراض علما را هم برمیانگیزد و این جای تقدیر است که این مسئله آنچنان به مسئله عام و مبتلابهی تبدیل شده است که علما هم در خصوص آن موضع میگیرند.

بنابراین امروز میبینیم تفکری غالب شده است که بر مبنای آن یک سری انتسابهای بیدلیل که من در جایی از آن با عنوان انتظارگراییهای نامعقول و بیاعتبار یاد کردم انجام میگیرد. تصمیماتی گرفته میشود که واقعاً به معنای تعطیلی عقل و ذات و جوهره انسانی است و شاهد منتسب کردن بسیاری از رفتارهای ناموجه به جایی هستیم که منشاء امید و تلاش و تفکر و تعقل است.


پیشبینی شما از فضای سیاسی کشور در آینده چیست؟ آیا پس از فروکش کردن هیجانات فعلی میتوان شاهد ازسرگیری فعالیتهای سیاسی به شکل معمول بود؟
به این سؤال بایستی مشروط پاسخ داد. اگر از شرایط فعلی درس عبرت بگیریم و این شرایط را آسیبشناسی کرده و بتوانیم فهم دقیقی از مسائل ارائه کنیم میتوانیم با استفاده از جوهره انقلاب اسلامی و با توجه به آموزههای دینی و فلسفی تشیع، فضا را تغییر داده و به سمت عقلانیت بیشتر و مدیریت بهتر و استقبال از تکثر دیدگاهها و فهم جمهوری اسلامی و ملزومات و سازو کارهای آن پیش ببریم.


اما اگر همین روند بخواهد ادامه پیدا کند و ما امنیت گرایانه و مصلحت گرایانه برخورد کرده و با فرافکنی به جاهای مختلف بخواهیم مسئله را مدیریت کنیم من آینده بدی را پیشبینی میکنم. البته علائمی دال بر اینکه عدهای به فهم دقیق انقلاب و فهم فلسفی و عرفانی از آن بازگشت کردهاند دیده میشود. این بازگشت میتواند مبارک باشد.


به اعتقاد من در این میان علما نقش اساسی دارند. علمایی که در پیدایش انقلاب اسلامی نقش داشتهاند میتوانند در نظریه پردازی آن نقش فعالتری ایفا کنند و زنگ خطر را به صدا درآورند. شرایطی که در مدت اخیر شاهد آن بودیم شرایط مطلوبی نبود. ما تاکنون انقلاب مخملی نداشتیم اما اگر بخواهیم همچنان مسائل را امنیت گرایانه پیش ببریم انقلاب مخملی میتواند در آینده در کمین ما باشد.


یعنی میتوانیم برویم به سمتی که مردم اصل حکومت دینی را کنار بگذارند و خواهان یک حکومت سکولار شوند. چراکه آنها به این نتیجه میرسند که وقتی حکومت دینی نباشد قدسی نیست و وقتی قدسی نباشد میتوان به راحتی آن را نقد کرد. در حالی که در مردم سالاری دینی نه تنها نقد تعطیل نمیشود بلکه نقد مضاعف و دو لایه میشود، هم عطف به حقانیتش و هم عطف به مقبولیتش.


بنابراین در چنین نظامی قدسیت مانع نقد نیست بلکه عامل نقد است. نخبگان ما باید مطمئن شوند که حاکمان ما و سیاستها و رفتارها ی منتسب به حاکمان ما از حقانیت لازم برخوردار است و مردم هم باید از این رفتارها و سیاستها رضایت کامل داشته باشند.


پس در چنین نظامی نقد دو لایه است اما ممکن است تفسیری از قدسیت نظام به دست داده شود که مانعی جدی برای نقد تلقی گردد در این صورت از یک سو خطر نظامهای سکولار و از سوی دیگر خطر دیکتاتوری مطلقه دینی منتخب جمهوری اسلامی را تهدید میکند. من پیشبینی میکنم که اگر به تکثر توجه نداشته باشیم یک وحدت صوری حاکم میشود و وحدت صوری یعنی نفاق و با نفاق نمیشود جامعه را اداره کرد. پس باید با تفکر و عقلانیت بیشتری جامعه را اداره کرد.


تاکنون آرایش نیروهای سیاسی در کشور با شکاف اصلاحطلب-اصولگرا همراه بوده است اما با توجه به رخدادهای اخیر برخی معتقدند که این شکاف وارد جبهه اصولگرا شده است و از این پس شاهد ظهور بازیگران و آرایش سیاسی جدیدی خواهیم بود. در این خصوص چه نظری دارید؟
اصولگرایان یکپارچه نیستند بلکه طیفی هستند. حسنی که اصولگرایان داشتند و شاید در جبهه اصلاحات کمتر شاهد آن بودیم این بود که نقد درون اردوگاهی خود را به نمایش گذاشتند. لذا میبینیم که مخالفان این تفکر غالب صرفاً از اردوگاه اصلاحطلبان نیستند و اتفاقا مبدع این انتقادات را بیشتر باید در اردوگاه اصولگرایان جستوجو کرد.

این نشان میدهد که برخی چهرههای منتقد اصولگرا به دلیل داشتن سابقه تفکر عقلانی و فلسفی و به دلیل توجه به دعوای تاریخی علم گرایی و اراده گرایی یا تفکر اصولی و اخباری متوجه خطر هستند و این اتفاقات هم باعث هوشیاری بیشتر آنها و جدیتر شدن نقدهایشان شده است. با این حال من فکر میکنم که در آینده رگههایی از اصلاحطلبان و اصولگرایان به هم نزدیک شوند.


چون ما در جناح اصلاحطلب هم کسانی را داریم که به اصول و انقلاب اسلامی التزام داشته و مبانی اسلام را خوب میفهمند و جمهوری اسلامی را خوب درک میکنند. به اعتقاد من در آینده شاهد قرابت بیشتر میان بخش عاقل و منتقد اصلاحطلب با بخش عاقل و منتقد اصولگرا خواهیم بود و بدین ترتیب جریان سومی ظهور خواهد کرد. این جریان عطف به وجه کیفی نظری و فلسفی و فرهنگی خودش یک تجلی سیاسی هم پیدا میکند و لذا ما شاهد یک طیفی شدگی در اردوگاههای سیاسی خواهیم بود. البته همه اینها به شرطها و شروطها است که در بخشهای قبلی صحبتهایم به آنها اشاره کردم.


با توجه به فضای ایجاد شده، رفتار گروههای سیاسی را در آینده چطور پیشبینی میکنید؟ برخی معتقدند که اصلاحطلبان دچار رادیکالیسم خواهند شد. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
می تواند رادیکالیسم حاکم شود اما این رادیکالیسم فقط در اصلاحطلبان نخواهد بود. ممکن است اصلاحطلبان به دلایل اجتماعی و سیاسی و حوادثی که متوجه آنها شده است استعداد بیشتری برای گرایش به رادیکالیسم داشته باشند اما من فکر میکنم این خطر اردوگاه اصولگرایان را هم تهدید میکند.


یعنی وقتی برای نقد دو لایه مستتر در جمهوری اسلامی این همه مانع دیده میشود ممکن است اصولگرایان هم به این نتیجه برسند که تا چه زمان بایستی صرفاً به دلالتهای یک مبحث نظری دل خوش کرد؟ ممکن است به این نتیجه برسند که مشکل در نظر نیست بلکه در عمل است و آنگاه متقاعد شوند که باید کمی عمل گرایانهتر و انضمامیتر با مسائل برخورد کرد و دست از دیدگاههای مطلوب خود برداشته و تن به واقعیات بدهند.


آقای دکتر! قالب فعالیتهای سیاسی را پس از این چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا فکر میکنید این فعالیتها باز هم در قالب حزب و حزبگرایی تداوم خواهد یافت یا اشکال دیگری به خود خواهد دید؟
من فکر میکنم در حال حاضر بهتر است عقلای هر دو قوم بنشینند و مسئله را خوب فهم کرده و ریشه یابی کنند و به یک درک اجماعی و راه حل مشترک در این خصوص برسند. چراکه این مسئله یک مسئله جناحی نیست و فراتر از این صف آراییهای خام جناحی در کشور است.


اگرچه من همواره از عقلانیت سیاسی و حرکت به سمت تحزب و پذیرش گروه بندیهای سیاسی عقلانی و شناخته شده در کشور سخن گفتهام اما شرایطی رخ داده است که به نظر میرسد ما به عنوان یک راه حل اساسیتر و برای جلوگیری از آسیبهایی که ممکن است با آنها دست به گریبان شویم نیازمند یک همگرایی و اجماع میان برخی چهرههای اصولگرا و اصلاحطلب هستیم.

باید توجه داشت که عقلانیت و تحزب ترجمانی از فرآیند تفکیک در جامعه هستند و من احساس میکنم که امروز ضمن اینکه ما نیازمند فرآیند تفکیک هستیم اما به دلیل غلبه جناحی از اصولگرایان که درک متحجرانه و اشعری مسلکانهای از دین دارد و متأسفانه تفسیر امنیت گرایانه و مصلحت گرایانه خودش را بر وجهه حقیقت طلبانه و آزادی گرایانه اسلام و حکومت تحمیل میکند حوادثی در کشور رخ داده است که فرآیند همگرایی و وحدت ما را مخدوش کرده است.

به نظر من وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد باید یک اشتراک نظر بین عقلا و متدینان هر دو گروه برای مقابله با این معضل ایجاد شود. این معضل در حال حاضر هم گریبان اصلاحطلبان را گرفته است و هم گریبان اصولگرایان را. وقتی که این مرحله را به سلامت پشت سر گذاشتیم آن وقت میتوانیم برویم به سمت فرآیندهای تفکیک و تکثری که برای اداره صحیح جامعه مورد نیاز است.


اما فعلاً مسئله اصلی سازوکارهای معطوف به همگرایی و وحدت بین نیروهای سیاسی است که باید به آن توجه داشته باشیم. بنابراین نباید دو نکته را از نظر دور داشت؛ اول اینکه واقعیت فعلی جامعه ما حکایت از یک طیفی شدگی دارد تا قطبی شدگی و دوم اینکه در این مرحله باید به فرآیندهای همگرایی توجه بیشتر داشته باشیم. هنگامی که از این آسیب به سلامت عبور کردیم آن وقت میتوانیم به سمت توجه بیشتر به عقلانیت و تحزب و قطبی شدگی لازم برای اداره صحیح جامعه برویم.


آقای دکتر سؤالم معطوف به رشته شما یعنی جامعهشناسی است، آیا میتوان برخی حرکتهای اعتراضی مردم را در تحولات اخیر یک جنبش اجتماعی نامید؟
باید ابتدا جنبش را تعریف و دستهبندی کنیم. جنبش اتفاقی است که در عرصه غیر رسمی رخ میدهد و معمولاً یک فلسفه سیاسی٬ ایدئولوژی٬ رهبری تعریف شده ٬ منبع مالی مشخص و عضوگیری تعریف شدهای دارد. به علاوه باید ببینیم این جنبش از چه جنسی است. گاهی جنبش اصلاحی است و میخواهد دست به اصلاحات درون گفتمانی بزند و گاهی ممکن است جنبش انقلابی باشد یعنی بخواهد اساس و بنیان را بر هم بزند. من شخصاً معتقد هستم که این یک جنبش درون پارادایمی و درون گفتمانی است.


یعنی عدهای از عرصه غیر رسمی میخواهند اصلاحاتی را رقم بزنند که این اصلاحات از جنس انقلابی نیست و نمیخواهند جمهوری اسلامی را کنار بزنند. تا جایی که من شاهد هستم و موضع گیریها را مرور میکنم میبینم که اینها معتقد هستند فاصله گیریهایی از انقلاب اسلامی و از لایههای آن از جمله قانون اساسی اتفاق افتاده است که باید مرمت و تعمیر شود. این امر حتی اگر جنبش هم باشد امر مبارکی است و باید به استقبال آن رفت و از فرصتهایی که میتواند این جنبش در اختیار ما قرار دهد کمال استفاده را کرد.

ما میبینیم که مردم به فردی چنگ زدهاند که این فرد خودش سابقه رفتار انقلابی و مدیریت در زمان جنگ و بحران را دارد. به واقع این یک فرصت است و باید آن را به فال نیک گرفت. باید از ظرفیتهای قانون اساسی در راستای هدایت این جنبش یا حرکت خاص اجتماعی به سمت و سوی اصلیاش کمال استفاده را کرد. نمیشود یک طرف را به رفتار قانونمند دعوت کرد اما به ظرفیتهای قانونی برای اجازه فعالیت قانونی توجهی نداشت یا از یک طرف بگوییم بروید و واکنش قانونی نشان دهید اما از سوی دیگر هیچ محمل قانونی را در اختیار این فرد یا نیروی مورد نظر قرار ندهیم.


این در واقع نقض غرض است. قانون اساسی ظرفیتهایی را برای ما تعریف کرده است که این ظرفیتها هم برای معترضان و هم برای سیاست گذاران و تصمیم گیران تعریف شده است. من به عنوان یک جامعه شناس عرض میکنم وقتی تصمیم گیران این فرصت را در اختیار نیروهای اجتماعی قرار نمیدهند نباید انتظار داشت که نیروهای اجتماعی دست روی دست بگذارند. آنها میروند و از محملهای غیر قانونی استفاه میکنند. من احساس میکنم این جنبش نوعی بازگشت به انقلاب است با یک تعبیر خاص که آن تعبیر هم چندان تعبیر ضد انقلابی نیست و به هیچ وجه صبغه مخملی و برانداز ندارد.


پس چرا عدهای سعی دارند آن را انقلابی مخملی قلمداد کنند؟
نمی دانم چه اصراری است که عدهای میخواهند با توجه به امکاناتی که در اختیارشان هست و با تفسیرهای تنگ و قشری و کلیشهای و معمولاً ژورنالیستی انگ مخملی بودن به یک اعتراض طبیعی و عادی بزنند که در تمام دنیا به وفور اتفاق میافتد و البته آنها به خوبی مدیریت میکنند و مسئله را پشت سر میگذارند.


این تفسیرهای ناشیانه که در یک سری از اردوگاههای خاص شکل گرفته و طراحی میشوند من را به یاد سوفسطاییان زمان افلاطون میاندازد. این سوفسطاییان فکر میکنند علامه دهر و متخصص هر رشتهای هستند. آنها با تلاش در جهت جعل واقعیات و با لفاظی و بیان مطالب پیش پا افتاده و با کلیشههایی که به دست میدهند خود را مستغنی از هر رشتهای از الهیات، طبیعتشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه گرفته تا به تعبیر افلاطون کشتیگیری میدانند بدون آنکه تخصصی در آن داشته باشند.

متأسفانه طوری شده است که جامعه به اهل علم و خرد رجوع نمیکند و عدهای فکر میکنند با برداشتهای ژورنالیستی و سطحی و دادههای خود ساخته و مشهورات طراحی شده میتوانند کشور را اداره کنند. متأسفانه با گرهای که میشد به سادگی بازش کرد طوری برخورد میکنیم که فکر میکنم دندان رستم هم نتواند بازش کند.


هانتینگتون در کتاب «موج سوم دموکراسی» خود الگویی در توضیح رفتار دولتها با جنبشهای خواهان دموکراسی در جهان سوم ارائه کرده است. به نظر میرسد رفتار دولت در مواجهه با رویدادهای اخیر و حرکتهای اعتراضی مردم با این الگو منطبق باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟
من سعی میکنم تفکر بومی داشته باشم و بر اساس شرایط ساختاری و فرهنگی و تاریخی خودمان مسائل را فهم کنم. معتقد هستم که این گره سادهای بود که به کلاف پیچیدهای تبدیل شده است. شاید بخشی از این ماجرایی که ما شاهد هستیم ناشی از القائات تئوریک همان غربی باشد که اینها دم از مواجهه و مقابله با آن میزنند.


یعنی در حالی که منشاء تئوریکشان از غرب آمده اما به عنوان مقابله با تئوریهای غربی همان تئوریها را دارند دنبال میکنند. نمیگویم که نباید از تئوریهای غربی استفاده کرد اما نباید اسیر این تئوریها شد. ما خودمان منابع خوبی برای برخورد با بحران هایمان داریم. از جمله این منابع آموزههای دینی و شیوه مدیریت حضرت پیامبر و به ویژه حضرت علی است.

چرا که در زمان حضرت علی (ع)ما شاهد آن وحدت اولیه و آن وجه کاریزما و عاطفی دوران پیامبر نیستیم و به همین دلیل حضرت علی مجبور میشود با تکیه بر مشورت و عقلانیت بیشتر و با توجه به تفسیرهای دینی خودش کشور را اداره کند و بدین ترتیب منبع ذی قیمتی را در اختیار ما گذاشته است. ما اگر به منابع دینی خودمان مخصوصا شیوه حکومت داری حضرت امیر چنگ میزدیم بهتر میتوانستیم کشور را اداره کنیم.


راهاندازی تشکیلات سبز امید از سوی میرحسین موسوی را چطور ارزیابی میکنید؟
من منتظرم تا منشور و ایدئولوژی و فلسفه سیاسی آن را ببینم که ظاهراً تاکنون مدون نشده است. اما با توجه به شناختی که از آقای موسوی و الگوی زیست مسلمانی که قبل از حضور در عرصه سیاست تدوین کردهاند دارم این را به فال نیک میگیرم و آن را فرصتی برای بارور شدن و تقویت ظرفیتهای مربوط به انقلاب اسلامی میدانم.


برخلاف نگرانیهایی که از سوی یک جناح و تفکر خاص مطرح میشود من هیچ نگرانی نداشته و معتقدم باید از این فرصت استفاده کرد و اگر از آن استفاده نکنیم این فرصت از دست رفته و بحرانهایی به سراغ ما میآید. به هر حال باید پذیرفت که جامعه را یک تفکر آن هم از جنس قشریاش نمیتواند اداره بکند.
منبع: خبر

صف آرائی مردم و سپاه

در جریان تظاهرات مردم معترض به کودتای انتخاباتی و آتش گشودن کودتاچی ها به روی آنها 178 نفر از بسیجیان پایگاه شهدای 15 خرداد با فرمان آتش مستقیم به روی مردم شرکت کردند. در همین حال تعدادی از آنها که البته رتبه هایی همردیف پاسدار داشته اند نیز برای سرکوب هموطنان کُرد به این مناطق فرستاده شده بودند. تعدادی از این افراد جمعی شرکت آبفای جنوب شرقی بودند. برای همین نیز نماینده وزیر نیرو برای تقدیر از نقش بسیجی ها در جریان انتخابات به فرمانده آنها جایزه داده است.

آنها که در تهران بودند در کشتار مردم، دستگیری ها، تیغ کشی ها، چماق کشی ها و قمه زنی ها به خدمت گرفته شدند.

از میان آنها که به کردستان اعزام شده بودند چند نفر در درگیری های مسلحانه کشته و شماری زخمی می شوند. جسد ها حدود ده روز پیش به تهران انتقال داده شد و در سردخانه میوه گوشت واقع در جاده شاه عبدالعظیم نرسیده به شهر ری نگهداری شد.

برای اعلام دلیل کشته شدن این افراد بحث های فراوانی انجام شد. ابتدا این نظر غالب بود که اگر کشته شدن آنها در کردستان را اعلام کنیم ضعف سپاه و بسیج را در منطقه نشان داده ایم. سرانجام نظر احمدی نژاد و بیت رهبری بصورت واحد اینگونه ابلاغ شد که کشته شدگان بعنوان کشته شدگان بدست مردم اعلام شوند. یعنی بگویند اینها همه بدست معترضین نتیجه انتخابات کشته شدند. درحالیکه آنها در درگیری های نظامی کشته شده بودند و ارتباطی به تظاهرات و اعتراضات مردم نداشت.

گفته می شود که نارضایتی بسیار بالایی در سطح بسیج گسترش یافته است. من از (نام و موقعیت منبع خبر) پرسیدم که چرا زودتر خبر کشته شدن این افراد را اعلام نکردند؟ او گفت که در این مدت سرگرم خاموش کردن اعتراضات بسیجی ها و خانواده های آنها بودند. امروز سردار جعفری اعلام کرد که بسیج 20 کشته داشته است. البته او نگفت که این کشته ها مربوط به درگیری های نظامی در منطقه بوده است و نه درگیری با مردم بی سلاح و معترض به نتیجه انتخابات.

در روزهای آینده قرار است این اجساد را مانند اجساد قربانیان جنگ با عراق نمایش دهند و به مردم وانمود کنند که اینها نتیجه کار موسوی و خاتمی و هاشمی است. این نمایش با هدف خاموش کردن موج نارضائی در بسیج و کاشتن تخم کینه و انتقام در بسیج و سپاه علیه این سه شخصیت است، زیرا مردمی که هولناک ترین صحنه های سرکوب را در خیابان ها دیده اند، از کشته شدن این افراد ناراضی نیستند.

منبع خبر می گفت شاید جنازه ها را در روز قدس بخواهند تشییع کنند تا نماز جمعه هاشمی رفسنجانی را هم به نفع خود مصادره کنند و با به خیابان آوردن بسیج مردم را هم بترسانند تا در باره انتخابات شعاری ندهند.

توکلی در اعتراض به تحریف سخنانش از سوی احمدینژاد؛ بنده محتاج استشاره شما نیستم









نماينده مردم تهران نسبت به تحريف سخنان روز گذشته خود توسط احمدينژاد اعتراض كرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا احمد توکلی با اشاره به اینکه احمدینژاد روز گذشته سخنان وی را تحریف کرده و نسبت ناروا به او داده است گفت: ایشان گفتند که من گفتهام که انتخاب این وزیر علوم، فضای دانشگاه را به هم میریزد در حالی که اصلا بنده این حرف را نزده بودم.
وی به قرائت همین بخش از سخنان روز گذشته اش پرداخت و افزود: بنده اولا اعتراضات معترضین به انتخابات را وارد ندانسته و گفته بودیم که اکثریت دانشگاهیان در دسته معترضین به انتخابات هستند اما کسانی مثل بنده در این دسته نیستیم.
نماینده تهران در واکنش به بخش دیگری از سخنان احمدینژاد که گفته بود نمایندگان چرا میگویند که رییس ستاد انتخابات باید وزیر علوم شود؟ ادامه داد: من کی گفتم که کسی که با رمز آشوب تهران را به آتش کشید، باید وزیر علوم شود که ایشان چنین حرفی میزند.
توکلی همچنین درواکنش به اینکه احمدینژاد گفته بود نمایندگان به دنبال مشورت رییس جمهور با خودشان هستند گفت: من کی گفتم که چرا رییس جمهور با من مشورت نکرده است حال آنکه ایشان میگفتند با بچه 5 ساله و 10 ساله مشورت میکنند البته ایشان نمیخواهند وقت بگذارند و در مورد انتخاب وزرایشان با نمایندگان مشورت کنند.
وی خطاب به احمدینژاد ادامه داد: بنده محتاج این نیستم که شما استشاره کنید گرچه گاهی نظر میخواهید اما هیچگاه به آن عمل نمی کنید.
توکلی در پایان گفت: برای رییس جمهور شایسته و زیبا نیست که سخنان نمایندگان را تحریف کنند.
لاریجانی در پاسخ به وی گفت: همه بحثها را شنیده اند و بهتر است این مسایل را ادامه ندهیم که امکان پاسخگویی دوباره به وجود نیاید.
اگرچه برخی نمایندگان نیز قصد داشتند به بیان تذکر است دیگری بپردازند، اما رییس مجلس مانع از آن شد و گفت: بهتر است به این روند ادامه ندهید و اگر تذکری هست آن را به آخر جلس موکل کنید.
این درحالی بود که محسن کوهکن عضو هیات رییسه و از نمایندگان حامی احمدی نژاد اصرار داشت که پاسخ اظهارات توکلی را بدهد اما با ممانعت لاریجانی ، کوهکن خواست تا جلسه را ترک کند این اقدام وی با مخالفت کوثری و حاجی بابایی مواجه شد که او را به صندلی خود بازگرداندند اما صندلی وی برای مدتی محل رجوع تعداد زیادی از نمایندگان بود.
پایان پیام


1388/6/9 - 09:08:28
کد خبر : 74278

کارگران “ایران خودرو” از اعتصاب کارگران “واگن پارس” اعلام حمایت می کنند


















سکولار نیوز:کارگران “ایران خودرو” از اعتصاب کارگران “واگن پارس” اعلام حمایت می کنند

خودروکار
داشتن حق زندگی حق مسلم شماست
عدم پرداخت چند ماه حقوق شما یک دزدی آشکار است
چپاوال گران حقوق کارگران باید از کار برکنارشده و محاکمه گردند
برای رسیدن به حقوق خود اعتصاب و اعتراض تنها راه رهائی شما ست
ما به رزم شما درود می فرستیم و اعلام همبستگی خودمان را با خواستهای بر حق شما اعلام می داریم
وبرای رسیدن به خواسته هایتان در کنار تان ایستاده ایم
ما از همه کارگران و سازمان های حقوق بشر و سازمان های کارگری می خواهیم که کارگران واگن پارس را تنها نگذارند و دوش به دوش آنها برای مسولان حکومتی را وادار کنند که به خواست این کارگران جواب بدهند.
زنده باد همبستگی کارگری
زنده باد مبارزه بر حق کارگران واکن پارس
جمعی از کارگران ایران خودرو

http://secularnews.wordpress.com/2009/08/31/کارگران-ایران-خودرو-از-اعتصاب-کارگرا/

گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین





















گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین


نادر شاه افشار : میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند .

نادر شاه افشار : سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام .

نادر شاه افشار : تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم .

نادر شاه افشار : باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ .

نادر شاه افشار : از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.
نادر شاه افشار : اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید .

نادر شاه افشار : خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود .
نادر شاه افشار : وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند .

نادر شاه افشار : هر سربازی که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند …

نادر شاه افشار : شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است .

نادر شاه افشار : فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود .

نادر شاه افشار : کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است .

نادر شاه افشار : هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است .

نادر شاه افشار : لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم .

نادر شاه افشار : برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم .

نادر شاه افشار : گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند .

نادر شاه افشار :کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم .

اطلاعیه شورای دفاع از حق تحصیل





















"شورا آزاد کردن این دانشجویان را به صلاح مسئولان و حفظ حیثیت نظام می داند، چرا که این دانشجویان نه اطلاعات پنهانی دارند که به درد بازجوها بخورد، نه علیرغم فشارها اتهامات بیاساس آنها را قبول میکنند و نه اگر مجبور به پذیرش آنها شوند، ملت آنها را قبول میکند. نباید نیازی به گفتن باشد که اعترافگیری دیگر شیوهای قدیمی و نخنما شده که مثال آب در هاون کوبیدن است."

به گزارش موج سبز آزادی، "شورای دفاع از حق تحصیل" برای رهایی دانشجویان محروم از تحصیل، اطلاعیهای به شرح زیر صادر کردهاست:

دانشجویان گرامی و مردم بیدار ایران زمین

نزدیک به سه ماه است که گروهی از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل زندانی اند. همان دانشجویانی که وجودشان بارها از سوی مقامات دولت نهم انکار شده و همچنان نیز می شود.

گویا مسئولان، از این دانشجویان که ستمکارانه حق تحصیل شان سلب شده است، انتظار داشته اند که پس از ادعاهای رییس جمهور در انکار وجود دانشجویان ستاره دار در مناظره های تلویزیونی، با سکوت خود بر این ادعاها مهر تأیید بزنند و حال که این گونه نشده و دانشجویان ستاره دار مظلومیت خود را فریاد زده اند، بازداشت می شوند.

اینک دانشجویان محروم از تحصیل به خاطر حق طلبی، مبارزه با دروغگویی و تزویر و درخواست برابری در برخورداری از حقِ انسانیِ تحصیل، زندانی، تهدید، شکنجه و مجازات می شوند. بنا بر اطلاعات رسیده، دوستان ما در زندان برای اعتراف به همکاری با «سازمان منافقین» و «خط گرفتن از خارج» به شدت تحت فشارند.

این اتهام ها که زاییدۀ ذهن های بیمار و تخیلات گمراه است در برخی نشریات حامی دولت مطرح شده و در کیفرخواست دادگاه رسیدگی به اعتراضات پس از انتخابات نیز تکرار گردیده است. بی اساس بودن این اتهامات روشن تر از آفتاب است و همگان می دانند که این اتهام زنی ها و محاکمه ها تلاشی هایی اند برای خفه کردن صدای دانشجویان ستاره دار.

«شورای دفاع از حق تحصیل»، آزادی دانشجویان محروم از تحصیل: علیرضا خوشبخت، زهرا توحیدی و حسام سلامت را پس از دو ماه اسارت به خانواده ها و دوستان ایشان تبریک گفته و در ادامه آزادی دیگر دانشجویان محروم از تحصیل: سید ضیاالدین نبوی، مجید دری، شیوا نظرآهاری و پیمان عارف و همچنین کیوان صمیمی -فعال حق تحصیل- را قاطعانه از مسئولان خواستار است.

شورا آزاد کردن این دانشجویان را به صلاح مسئولان و حفظ حیثیت نظام می داند چرا که این دانشجویان نه اطلاعات پنهانی دارند که به درد بازجوها بخورد، نه علی رغم فشارها اتهامات بی اساس آنها را قبول می کنند و نه اگر مجبور به پذیرش آن ها شوند، ملت آنها را قبول می کنند. نباید نیازی به گفتن باشد که اعتراف گیری دیگر شیوه ای قدیمی و نخ نما شده و مثال آب در هاون کوبیدن است.

امید که درخواب ماندگان نیز به زودی به جماعت هشیاران بپیوندند.

احتمال حضور 4 میلیون نفر در سخنرانی سید محمد خاتمی در مرقد امام خمینی



















احتمال حضور 4 میلیون نفر در سخنرانی سید محمد خاتمی در مرقد امام خمینی

روز گذشته در حالی که محمود احمدی نژاد در کنار همراهانش در حرم بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی حضور یافت، نوه امام و تولیت حرم مطهر امام خمینی(ره) همچنان به عدم حضور خود در کنار این چهره ها ادامه داده و برخلاف سنت معمول با آنها همراه نشد تا نارضایتی خود را از موضع گیری ها و عملکرد رئیس دستگاه اجرایی بار دیگر اعلام کند.سید حسن خمینی که همانند تعدادی از مراجع عظام تقلید، روحانیون میانه رو و شخصیت های مذهبی و سیاسی کشور پس از اعلام آمار منتشر شده به عنوان نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم به طور جدی نسبت به انحراف در مسیر انقلاب به بیان هشدار پرداخته بود در عین حال بعد از معرفی شدن احمدی نژاد به عنوان فرد پیروز انتخابات، از ارسال پیام تبریک امتناع ورزید. اگر چه شخصیت معتدل و موضع گیری های هوشمندانه فرزند یادگار حضرت امام در سال های بعد از رحلت پر حاشیه حاج سید احمد خمینی همواره زبانزد خاص و عام است اما سلسله حوادث تلخ پس از انتخابات سبب شد وی نیز در کنار بسیاری از نیروهای انقلاب، گلایه مند بودن از شرایط را ابراز کرده و حتی در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی، میر حسین موسوی، سید محمد خاتمی، مهدی کروبی، علی اکبر ناطق نوری، حسن روحانی و... در مراسم تحلیف برگزار شده برای احمدی نژاد حاضر نشود تا نام وی در راس لیست غایبان بزرگ مراسم تنفیذ قرار بگیرد.او البته صبح روز تنفیذ از سفر به پاکستان به تهران بازگشته بود؛ سفری که شایعات زیادی را در پی داشت و سایت ها و محافل تندرو حجم وسیعی از خبرسازی پیرامون آن را شکل دادند. سید حسن خمینی هر سال در اواسط تابستان برای دیدار دوره یی با شیعیان پاکستان راهی این کشور همسایه می شود و امسال نیز این سفر معمول را انجام داد. در این میان اما با توجه به در پیش بودن لیالی قدر و رسم هر ساله ترتیب سخنرانان این شب ها یعنی سید محمد خاتمی و آیت الله هاشمی رفسنجانی در کنار سر گرفتن قرآن توسط علی اکبر ناطق نوری برخی اخبار از تشدید فشارها بر سید حسن خمینی برای حذف نام رئیس جمهور دوران اصلاحات از جمع سخنرانان شب های قدر در مرقد امام خمینی حکایت دارد.برخی سایت های خبری اما روز گذشته خبری را به نقل از یکی از نهادهای امنیتی منتشر کردند که پیش بینی کرده چنانچه سید محمد خاتمی مانند سال های گذشته در یکی از شب های قدر سخنران مراسم مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی باشد نزدیک به چهار میلیون نفر در این مراسم شرکت خواهند کرد.گفته می شود میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سایر سران اصلاحات نیز در این مراسم شرکت خواهند کرد.

آیت‌الله بیات زنجانی:اصل مشروعیت نظام با مردم است/دست‌های مرئی و نامرئی تلاش کرد جایگاه مرجعیت را متزلزل کند








اعتماد، حسن محمدی، علیرضا خامسیان: بخش اول این گفت وگو روز گذشته منتشر شد. امروز بخش پایانی آن را می خوانید.

---

-اخیراً مباحثی در جامعه مطرح شده است. آیا تلقی های متفاوت از بحث ولایت فقیه آن هم در میان کسانی که خود پایه گذار این امر در کشور بوده اند موجب نشده است این مباحث شکل بگیرد؟ به طور مثال تلقی متفاوت دیدگاه میان رئیس و نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری یا حتی دیدگاه های متفاوت برخی مراجع معظم تقلید در کشور نسبت به این مساله.

سوال جالبی است. ولایت فقیه اگر با همان تعریفی که گذشت و در قانون اساسی هم آمده است و موسس نظام روی آن تاکید کرده است، طرح شود و به صورت عینی لباس عمل بپوشد، علاوه بر اینکه بحران زا نیست زمینه های بحران های زیادی را هم مرتفع می سازد ولی اگر آمدیم من عندی، حکومتی را مطرح کردیم که برای بشر امروز ناشناخته است، ولایت فقیه را یک امر ماورائی و انتصابی آن هم فوق درک بشر، معرفی کردیم و باب؛ «النصیحه لائمه المسلمین» را که مورد تاکید رسول خدا(ص)و اهل بیت(ع) را به روی مردم بستیم و در عمل اجازه سوال، اظهارنظر، تفکر و اندیشه ورزی را نه تنها ندادیم بلکه نوعی کفر و زندقه شناختیم و برخلاف اصل ولایت فقیه که متکی بر معرفت و فهم بشر و عقلای عالم برنامه ریزی شده، به صورت یک امر دست نیافتنی به جامعه معرفی کردیم، به طور طبیعی تلقی ها مختلف به وجود خواهد آمد و وجه مشترک بین این تلقی ها قابل تعریف نخواهد بود و به مرور یک اصل پذیرفته شده مورد قبول مردم، زیر سوال خواهد رفت و جامعه گرفتار بحران خواهد شد.

-پس مساله فصل الخطاب بودن نظر ولی فقیه در جامعه دینی چه می شود؟

قبل از پرداختن به پاسخ این سوال نکته یی که در اینجا برای ما مهم است و لازم است مورد تاکید قرار گیرد عبارت از این است که ما گاهی مساله را به صورت بخشی، گاهی به صورت یک واحد و گاهی یک قسمت کوچک را به صورت یکپارچه و به هم پیوسته ملاحظه می کنیم و هر کدام از این لحاظ ها و نگاه ها، اثرات و لوازم و تبعات و نتایج خاص خودش را خواهد داشت. خبرگان قانون اساسی که دوران ستم شاهی را دیده بودند، بیرون از ایران رفته بودند، نظامات مختلف سیاسی را تجربه کرده بودند. اینها بلد بودند چگونه تنظیم کنند. می دانستند این سیستم حکومت، اولین بار است که در جمهوری اسلامی دارد پیاده می شود. طبعاً در تجربه ممکن است خیلی چیزها رو شود ولی در قبل روشن نبود. ممکن است خیلی از تغییرها ظاهر شود ولی قبلاً ظاهر نبود. پس این نکته را هم باید توجه داشته باشیم که ما به مرور نقایص را کشف می کنیم و نواقص را درک می کنیم. با توجه به این نکته، ما می آییم به اینجا می رسیم می گوییم اگر سیستمی در جای خودش حاکم باشد، یعنی چه؟ یعنی اگر ما رابطه خبرگان و رهبری را یک رابطه منطقی تصویر کنیم، نه رابطه مطیع و مطاع. ما اگر رابطه رهبری را با خبرگان مثل رابطه دولت و مجلس مشخص کنیم آن وقت موضوع فرق می کند، چرا؟ برای اینکه مشروعیت دولت با مجلس است در جایی که قوه قضائیه با رهبری، قوه قضائیه با قوه مقننه، قوه قضائیه با مجریه دعوا داشته باشد آنجا فصل الخطاب کیست؟ رهبر. اما در جایی که در رابطه با خود رهبری بحث می شود رهبری عملکردش چقدر است؟ خودش باید بیاید و بگوید من خوب هستم؟ خیر، اینکه «دور» است. پس منافاتی ندارد ولی فقیه فصل الخطاب باشد در رابطه با زیرمجموعه خودش اما وقتی خودش زیرمجموعه خبرگان است چی؟ آنها هستند که می توانند بگویند این شرایط را دارید یا نه.

-این زیرمجموعه، شامل مردم هم می شود؟

خیر، تمام حرف این است که مردم نه زیرمجموعه رهبری هستند، نه زیرمجموعه قوه مجریه هستند، نه زیرمجموعه قوه مقننه هستند بلکه اصل مشروعیت نظام با مردم است. یعنی مردم اگر خدایی نکرده روزی روزگاری از اصل نظام روی گردان شوند هیچی نمی ماند. مردم را ما نمی توانیم زیرمجموعه بدانیم. بله اگر آحاد مردم تخلف کردند مطابق قانون اساسی اگر شاکی داشته باشند، دستگاه های قضائیه می تواند پیگیری کند ولی این دلیل بر این نیست که مردم را مثلاً زیرمجموعه قوه قضائیه بدانیم. یا دقیق تر اینکه وقتی مردم به صورت عام یک چیزی را می خواهند قانون اساسی یک شیوه هایی را برای ابراز این خواسته هایشان اعلام کرده است و به همین دلیل است که مردم دقیقاً بر طبق نص قانون اساسی با رعایت موازین اسلامی حق دارند حتی بیرون بیایند، حق دارند تظاهرات کنند، حق دارند اظهارنظر کنند، حق دارند تجمع کنند و حق دارند از اصلاحات یا تغییرات دفاع کنند یا مخالفت کنند. قانون اساسی تشکیل اجتماع و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح به شرط اینکه مخل مبانی اسلام باشد را مجاز می داند. معنی این حرف چیست؟ معنی این است که وزارت کشور موظف به دادن جواز است نه اینکه می تواند مجوز بدهد یا ندهد. او اگر اجازه ندهد تخلف به شمار می رود. یک مانع وجود دارد و آن اینکه مخل قوانین اسلام باشد، که این هم کاملاً معین و روشن است؛ به همین دلیل در اینجا وزارت کشور موظف به همکاری است. متاسفانه برخی آمده اند و این اصل را تفسیر می کنند که البته حق ندارند تفسیر کنند چراکه تفسیر در جایی است که ابهام وجود داشته باشد. با توضیحاتی که داده شد نتیجه یی که ما می گیریم فصل الخطاب بودن رهبری، در رابطه با قوای سه گانه زیرمجموعه رهبری است، فصل الخطاب در رابطه با دولت، مجلس است؛ فصل الخطاب در رابطه با آحاد مردم قوه قضائیه است آن هم در موردی که شاکی وجود داشته باشد و فصل الخطاب در رابطه با شخص رهبری، خبرگان رهبری است و نکته مهم اینکه فصل الخطاب در ارتباط با اصل نظام و تغییر و تثبیت آن با ملت است.

در اینجا من نباید خیلی ریز وارد قضیه شوم. اینجا درباره جریانات اخیر من حرف برای زدن دارم، من ناچارم بگویم که مجموعه این قضایا برمی گردد به یک انحرافی که بعد از ارتحال امام به وجود آمد. ما همیشه گفته ایم نظارت استصوابی نمایندگان، مجلس را وکیل الدوله می کند، نه وکیل المله، وکیل نه ملت بلکه وکیل شش نفر فقهای شورای نگهبان می کند که نه نماینده دولت است و نه نماینده مجلس. نتیجه اش این می شود که ما یک مجلس بدون اثر خواهیم داشت که نه می تواند ناظر باشد نه می تواند رئیس جمهور را کنترل کند و نه می تواند توانایی های اجرایی ك سیاسی را محقق کند. کما اینکه اگر خبرگان از میان علمای بلاد انتخاب می شد به گونه یی دیگر بود، اگر صلاحیت خبرگان را حوزه ها تعیین می کردند اگر صلاحیت خبرگان به صورت «دوری» توسط شورای نگهبان تعیین نمی شد در خبرگان ما آدم هایی پیدا می کردیم که آنها علمای بلاد هستند و متکی به مردم و بالاتر از مردم، متکی به اعتقاد درونی هستند.

-یکی از دلایلی که خواستیم این موضوع را با شما آغاز کنیم این بود که ما به عنوان نسل جوان یک نگرانی احساس کردیم نسبت به مجادله کلامی که بین برخی سران نظام شکل گرفته و به گونه یی تعبیر شده که یک شکافی بین روحانیت به وجود آمده، شما با این تحلیل موافق هستید که این نوع شکاف شکل گرفته و اخیراً شدت یافته است و در این صورت، راه برون رفت از این وضعیت چیست؟

این داستان شکاف بین روحانیت را هم نقمت می دانم هم نعمت؛ واقعاً نعمت می دانم چرا که اگر این نعمت نبود ما با این حوادث اخیر باید مجلس ترحیم بزرگی در میدان آزادی تهران تشکیل می دادیم و یک مراسم خداحافظی با اصل کیان روحانیت برگزار می کردیم. اما این شکاف باعث شد مردم بدانند روحانیت همه یک جور نمی اندیشند کما اینکه در جریان انشعاب روحانیون از جامعه(روحانیت) هم همین بود. یادتان هست آن موقع وقتی راجع به انشعاب هم صحبت کردیم، خیلی ها مخالف بودند. حضرت امام نه تنها شفاهی، بلکه مکتوب فرمودند جدایی بخشی از روحانیت به معنای انشقاق نیست، این جدال نیست بلکه معنایش این است که دو دیدگاه وجود دارد. البته من در حال حاضر داستان به وجود آمده را انشعاب بین روحانیت نمی دانم بلکه درگیری بین تفکر امام و مخالف تفکر امام می دانم. جمهوری اسلامی با قرائت امام با جمهوری اسلامی با قرائت دیگران فرق می کند؛ امام نگاهش نگاه امامت بود، در نگاه امامت همه نقش دارند و صلاحیت ها مربوط به قبل از به قدرت رسیدن فرد است و قدرت در نگاه امامت، تقدس نمی آورد و این نگاه، دقیقاً در تقابل با نگاه خلافت است. در اندیشه خلافت اهل حل و عقل باید نظارت کنند، این نظارت استصوابی که آقایان می گویند از مظاهر تفکر خلافت است. وقتی ما می گوییم همه باید صاحب نظر باشند این یعنی چی؟ نخبگان در نگاه امامت نقش هدایت دارند ولی در نگاه خلافت نخبگان نقش انتصاب دارند؛ آنها طرف را نصب می کنند اما در نگاه امامت آن را معرفی می کنند، خصوصیات را مطرح می کنند . شما سه تفکر مقابل تفکر امام علی(ع) را نگاه کنید. در یکی همسر رسول اکرم(ص) و دو نفر از یاران رسول اکرم(ص) هستند، یک تفکر دیگری داریم که تفکر خارجیگری است و تفکر سوم را هم معاویه رهبری می کند و نتیجه این فکر، بر سر نیزه رفتن قرآن می شود. هر سه هم مسلمان اند؛ اینجا هم همین طور است. اینجاست که شناخت صحیح، انسان را از گمراهی ها نجات می دهد. در جریان صفین، هم مالک اشتر و هم ابن عباس بودند، ابوموسی اشعری هم بود ولی مالک و ابن عباس فرمایش امام را فهمیدند ولی ابوموسی نفهمید و نتیجه اش آن چیزی شد که در تاریخ هم دیده اید. اینجا هم روحانی خط امام با روحانی که نه امام را می شناسد و نه به او اعتقاد دارد، در همین جا مشخص می شود. اینجا شاخص را آن کسی مشخص می کند که امام را خوب شناخته است، صاحب تحلیل است، قدرت تشخیص دارد و می تواند حرف و عمل امام را ملاک عمل قرار دهد. آقایانی که امروز از امام زمان(عج) حرف می زنند و مدعی پیروی از ایشان هستند دنباله رو تفکر حجتیه اند بنابراین امروز دعوای ما دعوای تفکر حجتیه است با تفکر حضرت امام(ره). تفکر حجتیه امام و پیشوایش بریتانیاست به همین دلیل در پی تخریب چهره های تیزبین و باهوش هستند. وقتی می گویم ماجراهای اخیر نعمت هم بود به این دلیل است، چرا که همین جاست که روحانی خط امام(ره) از غیر آن مشخص می شود. شما ببینید این افرادی که امروز سنگ امام را به سینه می زنند، در دوران آن بزرگوار چندین بار مورد تشر قرار گرفتند. چرا ما روی تشرهای امام حساب باز نمی کنیم؟ آنجایی که امام تشر زده پس معلوم است که نقطه ضعف وجود داشته. آنهایی هم که یک بار مورد تشر قرار نگرفتند به این علت بوده که از اول در راه مستقیم بودند. درست است که میزان حال فعلی است اما حال فعلی با چه ملاکی؟ ملاک حال فعلی را در صدر اسلام با چه می سنجیده اند؟ با آن چیزی که الان می سنجند؟ به نظر من شاخص هایی وجود دارد و به همین خاطر ما نمی توانیم همه شاگردان امام و همه اعضای خانواده امام را نادیده بگیریم. الان افرادی مورد بی مهری قرار گرفته اند که مطمئن باشید اگر امروز هم امام زنده بود اینها مورد علاقه امام بودند. این شورای نگهبان چند بار مورد تشر امام قرار گرفت؟ این افرادی که الان در قم هستند و ایدئولوگ این قضایا هستند اصلاً با امام نبودند.

-پس چرا مراجع معظم در قم وارد این قضایا نمی شوند و میدانداری نمی کنند؟

با کمال تاسف یک دست های مرئی و نامرئی تلاش کرد جایگاه مرجعیت را متزلزل کند؛ مرجعیتی که از نظر اقتصادی متکی به وجوهات مردم بود و ملاک تایید مرجعیت در حوزه ها حداقل هزار سال تجربه شده بود و توسط حوزه انتخاب می شد و کسی می توانست مرجع را معرفی کند که خودش صلاحیت علمی و تقوایی را داشته باشد یا اینکه از نظر علمی و تقوا به جایگاهی رسیده باشد که همه او را قبول داشته باشند. متاسفانه تمام تلاش ها شد که مرجعیت با دیدگاه های سیاسی تعیین شود اما با این وجود من معتقدم در جریانات اخیر مراجع تا حدود زیادی خودشان را حفظ کردند و شما شاهد هستید کلام مراجع قم در قضایای اخیر بر ملاک هایی تاکید کرده است که فقاهت اقتضا می کرد و در جریانات انتخابات شتابزده درباره برخی مسائل موضع نگرفتند بلکه گفتند مردم خوب عمل کردند و اگر تبریکی هم گفته شد، به مردم گفتند اما نگفتند نتیجه انتخابات مورد تایید ما هست یا نیست بلکه دغدغه خودشان را به شورای نگهبان ابراز کردند. اینکه چرا شورای نگهبان به توصیه های مراجع عمل نکرد را باید از خودشان پرسید اما یک مرجع پیدا کنید صراحتاً یا تلویحاً تذکر نداده باشد. با کمال خوشبختی مراجع در خصوص وقایع اخیر خوب عمل کردند و مواضع شان عجولانه نبود بلکه منطبق بر اصول و منطق بود. راجع به کشته شدن مظلومانه برخی از هموطنان یا پیرامون همین دادگاه ها سوالاتی شد و جواب هایی را آقایان دادند. بزرگانی وارد شدند و محکوم کردند. آنهایی که توجه نکردند باید خودشان در روز قیامت و در پیشگاه خدای عالم پاسخگو باشند.


تاریخ انتشار: ٩ شهريور
١٣٨٨

http://www.parlemannews.ir/index.aspx?n=3077